خرید و دانلود تحقیق، مقاله، پایان نامه، ترجمه متون انگلیسی، کارآموزی، کارورزی، کارآفرینی، طرح توجیهی، تحقیقات ارتقای شغلی کارمندان و فرهنگیان، نمونه سوال و ...

وضعيت طبقه‌ی کارگر


وضعيت طبقه‌ی کارگر


با گذشت نزدیک به یک و نیم قرن از ظهور طبقه‌ی کارگر به عنوان طبقه‌ای که توانست اولین حکومت خود را در پاریس در سال 1871 تشکیل دهد، در شرایطی هستیم که نه تنها وضعیت کارگران بهتر نشده است، بلکه با پیشرفت تکنولوژی و گسترش آن، بار سنگین جامعه‌ی طبقاتی بر دوش کارگران و مزدبگیران روز به روز بیشتر می‌شود. امروزه شاهد آن هستیم که هر روز عرصه بر نیروی کار تنگ‌تر شده و فشار بر آن افزایش می‌یابد.

دستاوردهای کارگران و مزدبگیران در انتهای قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم به دنبال مبارزات وسیع آنان افزایش یافت، به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، به خاطر شرایط به وجود آمده‌ی بعد از جنگ، فشار بر کارگران و مزدبگیران تا حدی تخفیف یافت و نظام سرمایه‌داری از ترس پیوستن کشورهای مختلف به سوسیالیسم و ترس از دست دادن پایگاه‌های خود، امتیازات بیشتری به نیروی کار می‌داد. پس از جنگ جهانی دوم اتحادیه‌های کارگری و احزاب کمونیست در سراسر جهان آن‌چنان قدرت گرفتند که بیش از نیمی از جهان را تسخیر کردند و حکومت‌های طرفدار کارگر آن‌چنان رو به افزایش نهادند که باعث ترس و وحشت سرمایه‌داری و بلوک غرب گردید. هر روز کشورها و مردم جدیدی به سوسیالیسم روی می‌آوردند و تلاش می‌کردند تا با دادن امتیازات به کارگران و مزدبگیران و انجام برنامه‌های رفاه اجتماعی الگوهای سوسیالیستی را پیاده کنند. کشورهای سرمایه‌داری نیز به اتحادیه‌های کارگری میدان فعالیت داده و احزاب کارگری با برنامه‌های رادیکال روز به روز قدرت می‌گرفتند، در بسیاری از کشورهای سرمایه‌داری احزاب چپ و طرفدار حقوق کارگران یا قدرت گرفته و یا در قدرت سهیم شدند. اما در انتهای قرن بیستم و به خصوص پس از فروپاشی بلوک سوسیالیسم، دستاوردهای کارگران یکی پس از دیگری مورد تهاجم قرار گرفت. کارگران اغلب کشورها که در پناه مبارزات سراسری موفق شده بودند نظام بیمه‌های اجتماعی، بازنشستگی، حق مسکن، حق عائله‌مندی، بیمه بیکاری و... را به دست آورند، در دو دهه‌ی اخیر شاهد تهاجم سرمایه به این دستاوردها بوده‌اند. امروز در بسیاری از کشورها حقوق بیمه‌ی اجتماعی و خدمات آن که برای کارگران سال‌ها برقرار بوده است مورد تهاجم قرار گرفته و دولت‌ها سعی برآن دارند تا هر چه بیش‌تر از خدمات عمومی بکاهند و با فشار بیش‌تر بر دوش کارگران و مزدبگیران، سرمایه‌ها را افزایش داده و دارندگان سرمایه و اقلیتی را در رفاه بیش‌تر قرار دهند.
بیمه خدمات درمانی پس از جنگ جهانی دوم که بیش از چهل سال به عنوان دستاورد کارگران و مزدبگیران در اکثر کشورها برقرار بوده، اکنون مورد تهاجم قرار گرفته و روز به روز از خدمات آن کاسته می‌شود. حداقل حقوق که در اثر مبارزات کارگران به میزان نسبتاً قابل قبولی به خصوص در کشورهای متروپل سرمایه‌داری، افزایش یافته بود، روز به روز مورد تهاجم قرار می‌گیرد به‌گونه‌ای که بیکاری فزاینده و تهدید کارگران بیکار و مهاجر و هم‌چنین کوچ سرمایه به مکان‌های سودآورتر، کارگران ثابت را در معرض تهدید قرار می‌دهد و آنان را وادار می‌کند تا با حقوق کم‌تری به کار مشغول شوند. پدیده‌ی کارگران مهاجر در کشورهای پیرامونی که فقر و بیکاری در آن‌ها به شدت در حال افزایش است، نه تنها به عنوان یکی از فجیع‌ترین و کثیف‌ترین پدیده‌ها و احجاف به این بخش از کارگران مطرح است، بلکه هم‌چنین به عنوان تهدید نیروی کار غیر مهاجر در جهت پایین آوردن مزایای کارگران و مزد بگیران مورد سوء‌استفاده‌ی دولت‌ها و صاحبان سرمایه قرار می‌گیرد. پدیده‌ی قاچاق انسان نیز در جهت جا‌به‌جایی این نیروی کار مهاجر هر روز ابعاد گسترده‌تری می‌یابد. کارگران مهاجر که به علت فقر و بیکاری دست به مهاجرت می‌زنند، مورد انواع آزار و اذیت‌های پلیسی قرار می‌گیرند که اغلب به خاطر نداشتن اوراق رسمی با کم‌ترین حقوق حاضر به کار هستند و به علت نداشتن اوراق هویت از هیچ‌گونه حقوق قانونی برخوردار نیستند. این در حالی است که در قرن نوزدهم اساساً برای نیروی کار اوراق هویت ضروری نبود و نیروی کار مهاجر به راحتی می‌توانست از کشوری به کشور دیگر مسافرت کند .علاوه بر آن نیروی پلیس از این مسئله بیش‌ترین سوء‌استفاده را می‌کند به گونه‌ای که این کارگران مهاجر در صورت گرفتار شدن به دام پلیس مجبورند تمام کارکرد خود را برای رهایی از چنگ پلیس به آنان واگذارند و با دادن تمام درآمدشان به پلیس اجازه‌ی کار بگیرند.

علاوه بر آن از آن‌جا که فرصت‌های شغلی هر روز محدود‌تر می‌شود به کارگیری این کارگران تهدیدی برای بیکاری کارگران ثابت و بومی است که از مزایای حداقل حقوق بیمه و حق سنوات و غیره به صورت ظاهری برخوردارند. این کارگران مهاجر که در اثر فروپاشی نظام سنتی کشورهای تحت سلطه و خلع‌ید آنان از زمین هر روزه رو به افزایش هستند در حقیقت ارتش ذخیره‌ی کار محسوب می‌شوند اما امروزه با پدیده‌ی زشت دیگری نیز مواجه‌ایم که آن هم بر اثر بیکاری فزاینده و افزایش طمع سرمایه‌داری فشار بیش از پیش را بر زندگی فقیرانه‌ی کارگران وارد می‌آورد، قراردادهای موقت کار که می‌توان آن را بردگی مزدی نام نهاد آن‌چنان در همه‌ی کشورهای سرمایه‌داری رایج شده است که می‌رود تا امنیت شغلی را به کلی از مزدبگیران سلب کند. مزدبگیرانی که در گذشته حداقل با این امید زندگی می‌کردند که با حد‌اقل دست‌مزد می‌توانند کار دایمی داشته و با آن برنامه‌ی زندگی خود را در جهت تداوم حد‌اقل‌های آن تنظیم کنند، امروزه با قراردادهای موقت سه‌ماهه قادر به برنامه‌ریزی برای زندگی خود نیستند زیرا همواره این امکان وجود دارد که نیروی کار ارزان‌تری طمع کارفرما را برای جای‌گزینی نیروی کار ارزان‌تر تحریک کند و کار خود را از دست بدهند، در نتیجه هرگونه برنامه‌ریزی برای مزدبگیرانی که با قرارداد موقت مشغول به کارند امکان پذیر نیست. بدین ترتیب نیروی کار مزد‌بگیر در التهاب دایمی از دست دادن شغل قرار دارد و این امر سلامت جامعه را از نظر روانی با خطر مواجه می‌کند، خیل عظیم ناهنجاری‌های روانی که امروز گریبان‌گیر جامعه است و هم‌راه با آن افزایش جرم و جنایت، تجاوز و آدم‌کشی، اعتیاد و... و هزاران نابسامانی دیگر محصول این ناامنی و ناسلامتی روانی جامعه است که تماماً از حرص و آز سرمایه و به‌خصوص سرمایه‌داری جهانی ناشی می‌شود. این ناامنی شغلی تنها منحصر به جوامع عقب مانده نیست، قراردادهای موقت کار در پیشرفته‌ترین کشورهای سرمایه‌داری امنیت شغلی کارگران و مزدبگیران را زایل کرده است. امروزه سرمایه‌داری به استثمار خود از نیروی کار به شکل موقت نگاه می‌کند و به گونه‌ای با سرمایه‌های انسانی برخورد می‌کند که گویا تنها وظیفه‌ی آن، بهره‌کشی از آن چیزی است که موجود است و به آینده‌ی نیروی کار و بازتولید نیروی انسانی به صورت ابزاری برای بهره‌کشی هرچه بیش‌تر از نیروی کار نگاه می‌کند، امروزه سرمایه‌داری نه تنها خود را موظف به بازتولید انسانی و سالم جامعه نمی‌داند بلکه سعی دارد هر چه بیش‌تر آن را بر عهده‌ی خود نیروی کار قرار دهد، مسئله‌ی آموزش و پرورش و تعلیمات دانشگاهی که در نیمه‌ی آخر قرن بیستم بر عهده‌ی نظام‌های سرمایه‌داری گذارده شده بود و دولت‌ها موظف شده بودند تا آموزش رایگان کودکان و جوانان را بر عهده گیرند، امروزه با خصوصی شدن آموزش و پرورش و گسترش دانشگاه‌های خصوصی و خصوصی شدن دانشگاه‌ها و مدارس دولتی و به اصطلاح خودگردان شدن مدارس، بر عهده‌ی والدین و از آن طریق بر عهده‌ی نیروی کار گذارده می‌شود. امروزه نیروی کار مزدبگیر نه تنها موظف است در ناامنی شغلی و فقر و تنگ‌دستی، زندگی و روزگار بگذراند بلکه امر آموزش و پرورش فرزندان را نیز بر دوش او گذارده‌اند تا آن که با نان بخورونمیر و زندگی در فقرو فلاکت مجبور باشد مخارج تحصیل فرزندان خود را نیز بپردازد. امروزه نیروی کار مزدبگیر و نیروی کار سالم جامعه وظیفه دارد تا هرآن‌چه در توان دارد به کار گیرد، از هرگونه تفریح و اوقات فراغت محروم شود، روز خود را در زیر خط فقر از بام تا شام به کار طاقت‌فرسا بگذراند و برای آن که فرزند دلبندش و جگرگوشه‌اش به افلاس و فلاکت دچار نشود و به زندگی خیابانی روی نیاورد هزینه‌های سنگین تحصیل او را بپردازد. هر روزه خیل عظیم مزدبگیران به زیر خط فقر کوچ می‌کنند و از اولیه‌ترین حقوق زندگی محروم می‌شوند. گسترش روزافزون کودکان و زنان خیابانی، افزایش مرگ و میر کودکان، فزاینده شدن آلونک‌نشینان، افزایش کشتار و جنایت، فزونی کارتن خواب‌ها و افزایش تعداد زندانیان و... همه و همه نشانه‌ی سقوط جامعه انسانی به وجهی شگفت‌انگیز است. در برابر این همه فشار به نیروی کار، حافظان سرمایه در سطح جهان و منطقه تنها و تنها به گسترش جو پلیسی، با بالا بردن خشونت و سرکوب، کشتار و جنایت، افزایش فشار و پایمال کردن حقوق متهمان و افزایش جو ارعاب و شکنجه در برابر جامعه می‌پردازند تا با ایجاد رعب و وحشت مالکیت را محافظت کرده و از حقوق و آزادی سرمایه‌داران دفاع کنند.

جهانی سازی که شعار اول قرن بیست و یکم است چیزی جز لجام گسیختگی سرمایه‌داران و جهانی سازی فقر و فلاکت نیست، قماربازان بورس را به جان سرمایه‌های ملی انداختن، تقدیم معادن و منابع ثروت کشور به شرکت‌های بزرگ چند ملیتی و مطلق‌العنان کردن سرمایه‌داری در جهت خصوصی کردن تمام منابع حیات انسانی، از جمله بهداشت، آب آشامیدنی، جنگل‌ها و منابع طبیعی، فروش دریاچه‌ها و رودخانه‌ها و غیره و غیره چیزی جز به حراج گذاردن تمدن انسانی در برابر اقلیتی سرمایه‌دار نیست.
علاوه بر آن امروزه جنگ، کشتار، خون‌ریزی، لشگرکشی به بهانه‌های نقض فلان ماده قرارداد واهی و جایگزینی حکومتی به جای حکومت دست‌نشانده دیگر، به راه اندازی جنگ‌های منطقه‌ای و شعله‌ور کردن آتش و جنگ و خون‌ریزی هر روز به دستاویزی تازه برای تقسیم منابع جهان و دسترسی به انرژی و شاهراه‌های حیاتی تبدیل شده است و مشکلی دیگر در جهت زندگی کارگران و زحمتکشان به وجود آورده است، در جنگ‌ها این سربازان و فرزندان کارگران و زحمتکشان هستند که طعمه‌ی آز و طمع سیری ناپذیر سرمایه‌داری قرار می‌گیرند، این کارگران و زحمتکشان هستند که در برابر سلاح‌های کشتار جمعی و مخرب بی‌دفاع باقی می‌مانند، این کارگران و زحمتکشان هستند که با شعله‌ور شدن آتش جنگ جدید، بی‌خانمانی، فقر، دربدری و آوارگی و بیکاری را بر دوش می‌کشند ودر نتیجه باز این کارگران و زحمتکشان هستند که همواره مخالف جنگ و کشتار و ویرانگری بوده و هستند. اما در مقابل، این سرمایه‌داران هستند که خواهان جنگ و خونریزی، کشورگشایی و تصاحب سرزمین دیگران و گسترش مناطق نفوذ خود هستند.

در نتیجه کارگران وظیفه دارند هرچه بیشتر به مخالفت سراسری علیه همه‌ی نابرابری‌ها و ستم اجتماعی، علیه همه‌ی تجاوزگری‌ها به حقوق انسانی، علیه فقر، بی‌خانمانی، بیکاری، دربدری و هزاران جنایت دیگر دست بزنند.

باید در تمامی محافل کارگری از همه‌ی کارگران و مزدبگیران و زحمتکشان سراسر ایران خواست تا با ایجاد تشکل‌های آزاد و مستقل خود با همبستگی و پیوستگی با جنبش جهانی، علیه نظام سلطه‌گری، علیه هرگونه دیکتاتوری و فشار اقلیت، صفوف خود را فشرده‌تر کرده و از هر گونه اختلاف و تشتت آراء پرهیز کنند، تا بتوانند حقوق از دست رفته خود را باز یابند.
کارگران در تشکل‌های خود باید بگویند که جهانی بهتر و زیباتر از آن‌چه که داریم می‌خواهیم و برای آینده فرزندانمان دنیایی نوین ، دنیایی عاری از هرگونه فشار و ستم طبقاتی و جنگ و خون‌ریزی، دنیایی به دور از فقر و نداری امکان‌پذیر است.

به همگان بگوییم که نباید کودکی به علت فقر و نداری از تحصیل محروم شود، کودکان باید فقط به بازی و تحصیل بپردازند و زنان باید حقوقی کاملاً برابر با مردان داشته باشند. ما می‌توانیم به دوستی، برابری، صلح و گسترش ارزش‌های انسانی جامعه‌ای متمدن بیاندیشیم.
اکنون سئوال این است که اگر در یکصدوپنجاه سال پیش اولین حکومت کارگران توانست نزدیک سه ماه دوام بیاورد، چگونه است که پس از یکصدوپنجاه سال، هنوز نه تنها نمی‌توانیم چشم‌انداز روشنی از برقراری حکومت کارگران در آینده‌ای نزدیک داشته باشیم بلکه هر روز شاهد تنگ‌تر شدن عرصه بر زندگی کارگران هستیم. آیا اساساً حکومت کارگران و یا به زبانی دیگر سرنگونی حکومت سرمایه‌داری رویایی دست نیافتنی است؟ و باید بپذیریم که زندگی مزدبگیران روز به روز بدتر خواهد شد و نظام سرمایه‌داری نظامی ابدی و غیر قابل جایگزینی است؟
در پاسخ باید گفت که رجوع به واقعیت‌های تاریخی جواب این مسئله را روشن‌تر خواهد کرد. اگر به استقرار نظام سرمایه‌داری در تاریخ نگاه کنیم روشن خواهد شد که استقرار نظام سرمایه‌داری با اولین حکومت سرمایه‌داری به‌وجود نیامد و استقرار این نظام بیش از دویست سال به طول انجامید. از اولین انقلاب سرمایه‌داری در انگلستان و سرنگونی شاه و استقرار حکومت کرامول (1642) تا شکست کمون پاریس و استقرار کامل نظام سرمایه‌داری بیش از دو قرن گذشت، و در این دو قرن نظام سرمایه‌داری درگیر با فئودالیسم و اشرافیت بود. در آن میان پیروزی انقلاب کبیر فرانسه در اواخر قرن هیجدهم و سپس شکست آن در برابر اشرافیت فئودالیزم در ابتدای قرن نوزدهم و کشاکش طولانی در سراسر قرن هیجدهم، استقرار مرام مترنیخ در اروپا، دوران پر افت و خیزی بود که در آن سرمایه‌داری برای استقرار خود با اشرافیت فئودال درگیر بود. مشخص است که از زمان ظهور نظامی برتر تا استقرار آن، دوران سختی در جامعه‌ی بشری به‌وجود خواهد آمد که در آن مبارزه برای نظامی نوین با مقاومت شدید مدافعان نظام کهنه مواجه خواهد شد.

امروزه همه‌ی نشانه‌ها حاکی از آن است که نظام موجود جهانی نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای جامعه بشری باشد. گسترش جنگ و خون‌ریزی، فقر و بی‌خانمانی، تجاوز آشکار به حقوق بشر، وجود انبوهی از کودکان، زنان و مردان آواره و بی‌خانمان، همه و همه حاکی از عدم توانایی نظام سرمایه‌داری در ادامه حکومت به شیوه‌های گذشته است. پیش‌درآمدهای جامعه‌ای نوین در وجود گسترش افکار انسان دوستانه و ضد جنگ و در ایجاد چالش‌های عظیم در حکومت‌های سلطه‌گر دیده می‌شود، شکی نیست که استقرار نظامی برتر به سادگی صورت نخواهد گرفت، اما همه‌ی شواهد دلالت برآن دارد که نظام کنونی جهان قابل دوام نیست.

- «به امید آن روز که انسان‌ها از نان و گُل به یکسان بهره‌مند شوند».

انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

جامعه پذیری


جامعه پذیری

یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی، به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده، معمولا از انگیزه‌های ناگهانی یا محرک آنی ناشی می‌شود. چنین رفتاری، نتایج و خشنودیهای آتی را در مقابل لذات و رضایتمندی‌های آنی و گذرا، نادیده می‌گیرد. برعکس، رفتار مبتنی بر نظم و انظباط، به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به یک هدف آتی، خشنودیهای آنی و گذرا را به تعویق انداخته، آنها را تعدیل و تحدید می‌کند.

▪ نگاه اجمالی

یکی از کارکردهای عمومی آموزش و پرورش ، اجتماعی کردن افراد جامعه است. در هر جامعه‌ای ، صرفنظر از کوچکی یا بزرگی ، سادگی یا پیچیدگی ، نوعی آموزش و پرورش یافت می‌شود که ساختار و محتوای آن از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر ، متفاوت است.

▪ آموزش قواعد و نظم با جامعه پذیری

یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی ، به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده ، معمولا از انگیزه‌های ناگهانی یا محرک آنی ناشی می‌شود. چنین رفتاری ، نتایج و خشنودیهای آتی را در مقابل لذات و رضایتمندی‌های آنی و گذرا ، نادیده می‌گیرد. برعکس ، رفتار مبتنی بر نظم و انظباط ، به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به یک هدف آتی ، خشنودیهای آنی و گذرا را به تعویق انداخته ، آنها را تعدیل و تحدید می‌کند.

خلاصه انظباطی که طی فراگرد اجتماعی شدن در رفتار ایجاد می شود، ممکن است چنان نافذ و عمیق باشد که حتی اعمال فیزیولوژیکی را تغییر دهد. برخی افراد ، بنا به عادت ، زود از خواب بیدار می‌شوند یا برخی افراد غالبا ، طوری بار می‌آیند که از لحاظ جسمی آمادگی ارتکاب اعمال منع شده اجتماعی را ندارند.

▪ آموزش مهارتها توسط جامعه پذیری

هدف دیگر فراگرد جامعه پذیری ، آموختن مهارتها است (Skills). فقط با اکتساب و یادگیری مهارتهاست که افراد می‌توانند ، در جامعه ، منشأ اثر واقع شوند. در جامعه‌های سنتی ، امور زندگی ، از طریق تقلید و تکرار آموخته می‌شد. در جوامع امروز ، یادگیری مهارتهای انتزاعی خواندن و نوشتن و مهارتهای دشوار دیگر ، از راه آموزش و پرورش رسمی ، مهمترین وظیفه اجتماعی کردن است.

▪ ایجاد امید و آرزو در افراد

فراگرد جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی ، تحت نظم و انظباط در می‌آورد، به او امید و آرزو می‌دهد. انظباط به خودی خود ، وقتی برای فرد شاق و بی‌پاداش باشد، تحمل سوز است. به تدریج ، به هر یک از اعضای خود ، خواستها و آرزوهایی ، در خور پایگاههایی که با توجه به جنس ، سن ، وابستگی گروهی یا منشأ خانوادگی اشغال خواهند کرد، القا می‌کند.


▪ نیل به آرزوها و یا منع از رسیدن به اهداف

فراگرد جامعه پذیری از طریق برآوردن خواستها ، آرزوها ، امیدها و سوداهای فردی یا ممانعت از دستیابی بدانها برای فرد هویت (Identity) می‌آفریند. در گذشته ، هر فردی هویت خود را بنابه سابقه خانوادگی و طبقه اجتماعی به دست می‌آورد، مثلا ، بسیاری از فرزندان طبقه اشراف انگلستان ، زمانی آداب معاشرت مربوط به طبقه خود را از خدمه مخصوصی می‌آموختند. ولی دانستن این آداب معاشرت نمی‌توانست خدمه مذکور را چه از نظر خود و چه از نظر دیگران ، در شمار اشراف زادگان و نجبا در آورد.

●نقش اجتماعی جامعه پذیری

فراگرد جامعه پذیری ، نقشهای اجتماعی (Social Roles) و نگرشها ، انتظارات و گرایشهای مربوط به آن نقشها را به فرد می‌آموزد. نقش‌های اجتماعی ، آمال و آرزوها ، هویتها و قواعد و نظامات رفتاری ، روابط متقابل تنگاتنگی با یکدیگر دارند، مثلا معلمی یک آرزوی معنوی و شغلی است، قواعد و هنجارهای ویژه‌ای دارد، نوعی هویت شخصی است، بالاخره ، یک نقش اجتماعی است. بنابر سنتهای جامعه ، معلم از احترام و مسئولیت معنوی خاصی برخوردار است.

انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

جامعه شناسی شهری


جامعه شناسی شهری

برای اینکه تعریف روشن‌تری از مهیت و دامنهجامعهشناسیشهری به دست دهیم می‌توانیم بگوییم، تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یکواقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است. بنابراین جامعه شناسی شهری ، کلیهمسائل اجتماعی جامعه شهر نشین را دربر خواهد گرفت. یکی از واقعتهای اساسی ، رابطهاز تحت جامعه با سایر واقعیتهای اجتماعی است، مانند رابطه تراکم جمعیت و سازمانها وشیوه تفکر و زندگی اجتماعی.

نگاه اجمالی

بدون اینکه بخواهیم کلیه جنبه‌های جامعه شناسی شهری را موردبحث و بررسی قرار دهیم، منظور این است که اهمیت و ماهیت ملاحظات جامعه شناسی برمسائل شهری روشن شود و برخی اطلاعات مربوط به اجتماع شهرها که اختصاصا معنای خاصیدر بر دارد و نیز روشهای بررسی مسائل شهری را مورد مطالعه قرار گیرد. در عمل ،امروز شهرسازان ، معماران و مهندسان تاسیسات شهری بیش از پیش به میزان قابل توجهیاز ره آورد جامعه شناسی شهری استفاده می‌کنند و مفهومشهر سازیو شهرنشینی را منحصر به جنبهمعماری آن نمی‌دانند.

بنابراین لازم است زبان مشترکی نیز آنها را به یکدیگرپیوند دهد تا به درستی نظرات یکدیگر را درک کنند و در بهبود زندگی اجتماع شهرنشینیاز آن استفاده کنند. اما برای اینکه به درستی بدانیم جامعه شناسی شهری چیست و مشتملبر چه مباحثی است بهتر است قبلا به عنوان یاد آوری جامعه شناسی را بطور کلی تعریفبکنیم. پس جامعه شناسی ، مطالعه علمی واقعیتهای اجتماعی است که از سه جنبه ریختشناسی ساختاری و فرهنگی و روانی مورد بحث و مطالعه قرار گیرد.

اختصاصات شهر

اگر از جنبه مادی و خارجی را مورد نظر قرار دهیم، شهر بدواانبوهی از افراد انسانی و فضایی را که در آن سکونت گزیده‌اند شامل می‌شود. در اینجانظم جاری مربوط به مسائل زیر در خور توجه است. جمعیت شهری(از نظر تعداد ، تراکم ، ترکیب وساختمان و تحول) ، طرز پراکندگی و قرار گرفتن جمعیت در فضای شهر اصول تمایز بینقسمتهای مختلف فضای شهر و تاثیرات آن بر زندگی اجتماعی افراد و گروههایی که در آنزندگی می‌کنند. از جهت دیگر ، شهر عبارتست از یک سازمان اجتماعی پیچیده است. یعنی ،شهر تنها از تجمع افراد تشکیل نمی‌شود بلکه مشتمل بر گروههای مختلفی ، مانندخانواده ، طبقات اجتماعی ، کارگاهها و کارخانه‌ها ، گروههای نژادی ، انجمن‌هایمختلف و غیره است.

می‌توان سخن از یک نوع «روحیه شهری» یا «فرهنگ شهرنشینی» به میان آورد که با خوصیاتاجتماعات غیر مشابه فرق دارد. به عبارت دیگر ، سبک زندگی و شیوه فکر کردن و بروزاحساسات و عواطف که بر حسب جوامع و منطق مختلفی که شهر جزئی از آن است متفاوت و برحسب تارخ و خوصیات شهرها متغیر است، ویژگیهایی به زندگی شهرنشینی بخشیده است که خاصاجتماع مورد نظر یعنی شهر است. مثلا استقلال افراد در مقابل سنن و آداب ، در شهرهاافزایش می‌یابد و پذیرش افکار جدید ،مدپرستی،خلاقیت ،نوآوری وتسامح فزونی می‌گیرد. نکته دیگر اینکه ، شهر را نباید واحد مستقل و مجزا از جامعهدانست، یعنی نمی‌توان آن را از واحدهای دیگر وابسته به آن جداگانه مورد مطالعه قرارداد. زیرا:

اولا شهر با منطقه‌ای که در آن واقع شده است ارتباط کامل دارد. یعنی از یکسوخوصیات منطقه در شهر تاثیر می‌گذارد و از وی دیگر شهر به تدریج کم و بیش خوصیاتشهری خود را به منطقه‌ای که خود جز آن است انتقال می‌دهد و در حقیقت منطقه و شهرعکس العمل‌های متقابلی در برابر یکدیگر دارند.

  • دوم آنکه ، شهر با یک کشور و کل اجتماعی که جزئی از آن است پیوند و وابستگیدارد، زیرا ساخت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور در شهر منعکس می‌شود. سومآنکه ، شهر با نوع تمدن نظام اجتماعی که ملت و کشور را فرا گرفته است ارتباط کاملدارد.

 

شهر و ده از دیدگاه جامعه شناسان

نگاه اجمالی

تفاوت موجود میان جامعه‌های انسانی از دیرباز مورد توجهبسیاری از متفکران و جامعه شناسان قرار داشته است. و گروهی ازدانشمندان علوم اجتماعی با در نظر گرفتن جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی ، تقسیم بندیهایی ازجامعه‌های انسانی به عمل آورده‌اند و برای هر کدام ویژگیهایی ذکر کرده‌اند که بادیگری تفاوت دارد.

شهر و ده از دیدگاه جامعه شناسی ابن خلدون

ابنخلدونفیلسوف ، جامعه شناس اسلامی قرن هشتم هجری قمری جامعه‌های انسانی را بهدو نوع بادیه نشین و شهرنشبن تقسیم می‌کند و تفاوت میان آنها را درارتباط با عواملاقتصادی روشن می‌سازد. مفهوم همبستگی در حدود پنج قرن پیش‌تر بوسیله ابن خلدون تحتعنوان عصبیت بیان شده است. عصبیت به معنی همیاری ، همبستگی ، همگرایی ، یاریگری. ابن خلدون می‌گوید عصبیت در جوامع بدوی نیرومندتر از جوامع شهری است در چندین جاتائید می‌کند که عصبیت دینی بالاترین ، مهمترین و نیرومندترین عصبیت هاست و جوامعیکه پیرامون یک انگیزه الهی گرد آمده‌اند، دارای عصبیت فراوانی هستند.اماآنچه ابن خلدون درباره دو جامعهبادیه نشینانو شهرنشینان مطرح می‌کند میزانو شدت عصبیت است، این پدیده در میان مردم بادیه نشین بسیار شدید است، به تدریج کهاجتماعات بادیه تطور پیدا می‌کند به شهر تبدیل می‌شود، عصبیتها هم روبه ضعفمی‌گذارد و با ضعیف ترشدن عصبیت‌ها ، جامعه قادر به حفظ موجودیت خود نمی‌باشد و براثر هجوم گروهی که عصبیت بیشتری دارند شکست می‌خورد و زوال می‌یابد و این بیانفلسفی طلوع و زوال شهرها و تمدنها از دیدگاه ابن خلدون است.

شهر و ده از دیدگاه جامعه شناسی امیل دورکیم

بنابر نظریهامیلدورکیم جامعه شناس فرانسوی ، جامعه‌ها براساس نوع انسجام ، همگرایی و همبستگیافراد با یگدیگر به دو گونه تقسیم می‌شود. گونه اول جامعه مبتنی برهمبستگی مکانیکیاست که افراد آن در حکم اجزای یک ماشین هستند، انتظام اجتماعی در این جامعه بیشتربر تشابه و همانندی افراد استوار است و افراد ازلحاظ حرفه و شغل ، طرز تفکر ، ادراکو رفتار با یکدیگر کم و بیش مشابهت دارند و همگی تحت نظام واحدی قرار می‌گیرند و ازمقررات و قوانین و سنتهای یکسانی پیروی می‌کنند.

گونه دوم مبتنی بر همبستگیارگانیک یا همبستگی اندامی یا عضوی است که روابط افراد بر اساس عدم تشابه و ناهمانندی قرار دارد. این جامعه مانند ارگانیسم انسان دارای اعضای متعددی است که هرکدام کار خاصی انجام می‌دهند ولی در عین حال میان آنها ارتباط متقابل برقرار است. یعنی هم با یکدیگر و هم با کل ارگانیسم جامعه در ارتباط متقابل هستند. در این نوعجامعه تقسیم کار و تخصص و حرفه‌های گوناگون وجود دارد و افراد از نظر شغل ، عقیده وذوق و سلیقه با هم فرق می‌کنند و آنچه باعث پیوستگی و ارتباط متقابل میان آدمهامی‌شود، تجانس و همانندی و پیروی از قانون سنتی واحدی نیست، بلکه افراد براساسنیازهای متقابلشان با هم ارتباط پیدا می‌کنند و به آن آگاهی دارند.

آنچه کهدورکیم در این زمینه مطرح می‌کند تغییراتی است که با پیدایی شهرنشینی و تطوراجتماعیدر این پدیده بوجود می‌آید. به عقیده او همگرایی Solidarite در جامعه بادیه به علتساختار اجتماعی ویژه آن ازنوع همگرایی خود به خودی و ماشینی است که نا آگاهانه صورتمی‌گیرد، مانند اجزاء و پیچ مهره‌های ماشین که در کنار هم قرار دارند و بطور خود بهخود موجب حرکت ماشین می‌شود. ولی در جامعه شهری این امر به صورت منطقی حساب شده وآگاهانه در می‌آید که دورکیم آن را همگرایی اندامی یا ارگانیک نام می‌گذارد، یعنیافراد مانند اندام‌هایی هستند که هر کدام کاری انجام می‌دهند و با هم ارتباط دارندکه نتیجه کارکرد و ارتباط میان آنها همان ادامهحیات ارگانیسماست.

 

شهر و ده از دیدگاه فرانسیسکو خولیائو (Francisco Kholyao)

او می‌نویسد: هر یک از ما در ذات خود دهقانیم ، خواه درنیویورکزندگی کنیم یا درپاریس، یالندنو هرگز به روستا نرفته باشیم، با نگاهی از پنجره یکآپارتمانو دیدن تک درختی بر زمینه یکنواختشهر با طرح زمخت آسمان خراش‌ها ، به ناگهان اندوهی در درون خود حس می کنیم،درختخاطره اجداد ماراکه دهقان بوده اند به ما باز می آورد و تماشای آن روح مارا احساسیاز تبعید می کند، زیرا ما خواه ثروتمند و در جستجوی ثروت بیشتر با فقیر و نادار ودر تلاش زندگی بهتر ، همه از روستا آمده‌ایم.

یک درخت ، میانسیمان وبتونمی‌تواند بطور ناگهانی خاطره‌ای ازمزارعی را که در گوشه نامعلومی از بستر زمان پشت سر نهاده‌ایم در ما بیدار می‌کند. می‌توانیم کودکی ، عشق و شادی را فراموش کنیم … اما زمین راحتی اگر دیگر زیر پای مانباشد و در سایه درختی ننشسته باشیم همواره به یاد خواهیم داشت زمین نیرومندتر ازخون ماست، در آن جریان می‌یابد و سیرابش می‌کند. زمین خود زندگی است، به همین سببمشاهده یک درخت ، آرزوی زمینی را که از دست داده‌ایم در ما بر می‌انگیزد.

دیدگاه چارلز کولی (Ch.H.Cooley)

او ازلحاظ روابط اجتماعی معتقد به دو نوعجامعه است :

نوع اول ، جامعه مبتنی بر روابط نخستین که در آن روابطافراد نزدیک ، صمیمانه و چهره به چهره و عاطفی است. نوع دوم ، جامعه مبتنی بر روابطدومین که میان افراد روابط خشک ، رسمی و حساب شده برقرار است. هر چند ممکن است ایننوع روابط در شهر و روستا به نسبتهای متفاوتی وجود داشته باشد ولی بطور کلی درجامعه روستایی روابط افراد بیشتر از نوع روابط نخستین است. در یکروستای سنتیافراد معمولا در میان هم زادهمی‌شوند، در کنار هم زیست می‌کنند و روابط آنها بر اساس شناخت متقابل قرار دارد. هریک از افراد روستایی فرد دیگر جامعه خود را با تمام وجوه و ابعاد شخصیت او می‌شناسدو می‌داند فلان شخص که فردی از افراد جامعه‌اش است، دارای چه خصوصیت اخلاقی است، بهچه خانواده‌ای تعلق دارد و از لحاظ اقتصادی در چه سطحی قرار دارد و دارای چهموقعیتی است.

دیگر افرادخانوادهاو چه کسانی هستند چه خصوصیات و چهمنزلت و پایگاهی درجامعه دارند. روابط صمیمانه و نزدیک در اجتماع کوچک ده برای مردم مطلوب و خوشایند است. ویمی‌نویسد : اهالی دهکده‌های اطراف … شهر … پس از رسیدن به مرحله توانگری و ثروت بهشهر منتقل شده و در آن سکونت گزیده و رفته رفته به رفاه زندگی و تجمل خواهیشهرنشینی متمایل گشته‌اند. این پدیده اجتماعی در عین حال روشنگر آنست که شهرنشینانبطور عمده خاستگاه اجتماعی روستایی دارند.

انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

جنگ روانی


جنگ روانی

 

مبارزه‌ای که مرز نمی‌شناسد

جنگ روانی به‌عنوان سلاح جدیدی در دنیای امروز مطرح شده که ضمن تقویت روحیه ملت و سربازان خودی به شکست روحیه دشمن می‌پردازد و امتیازات بی‌شماری را از آنان کسب می‌کند.

این روزها به نسبت گذشته بیشتر با اصطلاح «جنگ روانی» سر و کار داریم. اینکه اساساً جنگ روانی چیست و چه کسانی و با چه اهدافی به‌دنبال آن هستند و حتی تاریخچه این مسأله به چه زمانی باز می‌گردد؟! این‌ها سؤالاتی است که در این نوشتار سعی شده ضمن اشاره به تحولات روز، تا حدودی پاسخ آن‌ها داده شود.

تاریخچه جنگ روانی:

آنچه مسلم است این که عملیات روانی سابقه‌ای به قدمت تاریخ انسانیت دارد. از این منظر کمتر برهه‌ای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را می‌توان یافت که فارغ از این عنصر باشد. محققان زیادی در پی یافتن قدیمی‌ترین نمونه‌های استفاده از جنگ روانی بوده‌اند. در این میان پل لاین بارگر، سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ کیدئون با مادها نسبت می‌دهد. در این جنگ کیدئون برخلاف رسوم نظامی زمان خود که هر دسته صد نفره یک مشعل داشتند، به هریک از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن ایجاد کرد که تعداد افرادش، صد برابر میزان واقعی است،‌در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. از این زمان به بعد این اعتقاد به‌وجود آمد که جنگ حداقل در دو زمینه رخ می‌دهد؛ میدان نبرد و اذهان عمومی در تاریخ اسلام، روشن کردن آتش توسط سپاهیان اسلام در شب فتح مکه و ایجاد رعب در بین مکیان از این طریق، نقش مهمی در شکستن مقاومت آنها داشت و حیله‌ی قرآن بر سر نیزه کردن عمروعاص و شکست دادن سپاه در حال پیروزی امام علی(ع) با این وسیله نمونه‌های برجسته‌ای از جنگ‌های روانی است که به اقتضای فرصت و نبوغ طراحان آن به منصه ظهور رسیده‌اند.
از نمونه‌های گسترده جنگ روانی در قرن بیستم می‌توان به جنگ جهانی دوم اشاره کرد. هنگامی که در سال 1939، محققان آلمانی به‌منظور توجیه شکست کشورشان در جنگ جهانی اول اعلام کردند که از جمله مهم‌ترین علل شکست، ‌غفلت آلمان از سلاح تبلیغات و استفاده مؤثر رقیبان از آن سلاح بوده است، در واقع خبر از حضور گسترده‌ی ابزار تأثیرگذاری روانی در صحنه سیاست و نظامی‌گری می‌دادند. وقوع تحولاتی همچون تشکیل وزارت تبلیغات در آلمان و سازمان‌های جنگ روانی و تبلیغات جنگی در دیگر کشورها، تصدیق عملی این ادعا بود.

پس از آلمان‌ها، به‌طور عمده این مسأله مورد عنایت آمریکایی‌هایی قرار گرفت که به نوعی خود را ابرقدرت جدید جهانی می‌دانستند تا جایی که آن‌ها در کنار استراتژی نظامی‌، سیاسی و اقتصادی اصطلاح «سایکو استراتژی» یا راهبرد روانی را طرح و باین داشتند که عنصر روانی از مسأله زمان جنگ فراتر است و در هنگام صلح نیز باید به آن پرداخته شود.

مؤلفه‌های جنگ روانی جدید:

آنچه امروزه به‌عنوان جنگ روانی جدید مطرح است، در واقع محصول یک سری تحولات صنعتی و تکنولوژیک از جمله گسترش ارتباطات اجتماعی است که ابتدا در اروپا رخ داد. توسعه و گسترش ارتباطات، به‌نوبه خود باعث شد تا انسان‌هایی که تا پیش از این، فقط در محدوده قومی،‌قبیله‌ای و محلی فکر می‌کردند، این بار ملی و جهانی فکر کنند و به مسایل دنیایی فراتر از مناطق محدود خود علاقه‌مند شوند. همچنین پس از انقلاب صنعتی و گسترش جمعیت شهرنشین،‌زمامداران امور کم کم با مقوله افکار عمومی مواجه شدند که از قدرت فراوانی برخوردار بود.
به این ترتیب تعریف بخصوصی از جنگ روانی به‌عنوان بخشی از کشورداری مطرح شد به این معنا که جنگ روانی سلاح جنگی در دنیای جدید محسوب می‌شد که در عین تدافعی بودن حتی می‌توانست تهاجمی باشد و ضمن تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به شکستن روحیه دشمن بپردازد.
از همین منظر است که وزارت جنگ آمریکا مفهوم جنگ روانی را این‌گونه بیان می‌دارد: «جنگ روانی، استفاده برنامه‌ریزی شده از تبلیغات و سایر اعمالی است که قبل از هرچیز با هدف تأثیر بر نظرات، احساسات، مواضع و رفتار جوامع دشمن،‌ بی‌طرف یا دوست و به شیوه‌ای خالی در جهت اهداف ملی صورت می‌گیرد».

تلاش همه‌جانبه آمریکا در جنگ نرم:

واژه جنگ روانی در آمریکا از انتشار کتاب معروف جنگ روانی آلمان نوشته فاراگو در سال 1942 گسترش یافت. در پایان جنگ جهانی دوم در دیکشنری و بستر وارد شد و بخشی از فرهنگ سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.

در سال 1950 یعنی تنها یک سال پس از پایان جنگ، دولت ترومن به‌منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ روانی در کره، پروژه‌ای را به‌عنوان «نبرد حقیقت» با تهاجم عظیم و قدرتمند روانی و با بودجه‌ای معادل 121 میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا، اداره ریاست جنگ روانی را به‌عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی،‌واحدهای جنگ روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ جهانی دوم تشکیل داد و از آن زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی، تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روز‌افزون همواره به‌عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند. این سازمان‌ها در حقیقت طیف وسیعی از رادیوها،‌تلویزیون‌ها،‌ ماهواره‌ها، کتابخانه‌ها، بورس‌های دانشگاهی، خانه‌های فرهنگی، آژانس‌های تبلیغاتی، مراکز فیلم‌سازی به‌ویژه هالیوود، واحدهای جنگ روانی نظامی،‌ تشکیلات ستادی و... را شامل می‌شود. تعداد، پرسنل، بودجه،‌حجم و گستردگی فعالیت آن‌ها چنان است که از حوصله بحث خارج است اما در اینجا تنها به نمونه‌هایی از آن بسنده می‌شود.
1 . رکن اصلی تبلیغات رادیویی آمریکا رادیو صدای آمریکا است که در سال 1984 به 23 زبان فعالیت خود را در راستای تبلیغات سیاه و خاکستری (به تعبیر خود آمریکایی‌ها) آغاز کرد. رایدو صدای آزاد ایران بخش کوچکی از تبلیغات رادیویی آمریکا بود که برای اولین‌بار صدای آن در سال 1980 یعنی دو سال پس از پیروزی انقلاب، شنیده شد و تا مدت‌ها به تبلیغات براندازی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران ادامه داد.

2 . موج فراگیر امپریالیسم رسانه‌ای امروزه به وضوح در جهان قابل مشاهده است. شرکت‌های بسیار بزرگ تبلیغاتی و رسانه‌ای هم‌چون تایم وارنر، وایاکام، نیوزکورپوریش، والت دیزنی و... به‌خوبی به‌عنوان سربازان اصلی جنگ روانی آمریکایی به فعالیت مشغولند. در این میان هالیوود تنها بخش کوچکی از سیاست آمریکایی‌سازی جهان است.

3 . در حال حاضر ایالات متحده آمریکا به‌تنهایی با 444 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در بحث فناوری اطلاعات در رتبه نخست قرار گرفته است که پس از آن اروپای غربی با 300 میلیارد دلار و ژاپن با 121 میلیارد دلار در رتبه‌های دوم و سوم هستند، سرمایه‌گذاری هنگفت کشورهای غربی در مقایسه با سرمایه‌گذاری اندک ما (100 میلیون دلار هزینه برای طرح تکفا) از این جهت قابل درک است که بدانیم در عصر انفجار اطلاعات، قدرت و نفوذ تأثیرگذاری وقاعی در اختیار کشورهایی است که شاهراه ارتباطی و اطلاعاتی دنیای نوین را در اختیار دارند.

اهداف اصلی طراحان و مجریان جنگ روانی:

حال که تا حدودی به بحث جنگ روانی و تاریخچه آن اشاره شد، در این قسمت مهم‌ترین اهداف طراحان و مجریان این جنگ بررسی می‌شود. در جایی نوشته بود «در استراتژی جنگ روانی، هدف تصرف پانزده سانتیمتر بین دو گوش انسان است». این جمله در خلاصه‌ترین وجه بیان‌گر عمیق‌ترین اهداف پروژه جنگ رواین است. در حقیقت جنگ روانی جدید به‌عنوان عملی سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی شده، پدیده‌ای همیشگی و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانی خاصی هم ندارد.
در یک وضعیت می‌توان اهداف جنگ روانی را به اهداف سیاسی و نظامی و در تقسیم‌بندی دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیک و تاکتیکی تقسیم کرد. باتوجه به اینکه ماهیت اصلی علمیات روانی عبارتست از تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات و تمایلات گروه‌های دوست،‌دشمن‌یابی طرف، می‌توان به برخی از مهم‌ترین اهداف جنگ روانی اشاره کرد؛

1 . تأثیر گذاری شدید بر افکار عمومی جامعه هدف، از طریق پروژه جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع‌رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه و به‌ویژه آمریکا همواره از این شیوه سود جسته است.
2 . ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت کوبنده،‌ دعوت به تسلیم از طریق پخش شایعات.
3 . اختلاف افکنی بین صفوف مردم و برانگیختن اختلاف بین مقامت نظامی و سیاسی کشور مورد نظر.
4 . اشاعه بذر یأس و ناامیدی در میان مردم و به‌ویژه نسل جوان برای بی‌تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود.

5 . ایجاد اختلال در سیستم‌های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

6 . کاهش روحیه و کارآیی رزمی.

7 . تبلیغات سیاه از طریق شایعه پراکنی،‌ پخش تصاویر مستهجن،‌ جوسازی از طریق شب‌نامه‌ها و...
8 . تقویت نارضایتی‌های ملت به‌دلیل مسایل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود.
در هر صورت و با توجه به اهداف خطرناک چنین جنگ تمام عیاری آیا وقت آن نرسیده که ما به‌عنوان اصلی‌ترین هدف جنگ روانی دشمن با نگاهی متفاوت‌تر از قبل به بازسازی قوای ارتباطی، رسانه‌ای و اطلاعاتی خود پرداخت و برای مقابله با این جنگ در هر زمانی آماده‌تر شویم؟!

انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

جامعه شناسی شهری


جامعه شناسی شهری

برای اینکه تعریف روشن‌تری از مهیت و دامنه جامعه شناسی شهری به دست دهیم می‌توانیم بگوییم، تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است. بنابراین جامعه شناسی شهری ، کلیه مسائل اجتماعی جامعه شهر نشین را دربر خواهد گرفت. یکی از واقعتهای اساسی ، رابطه از تحت جامعه با سایر واقعیتهای اجتماعی است، مانند رابطه تراکم جمعیت و سازمانها و شیوه تفکر و زندگی اجتماعی.

نگاه اجمالی

بدون اینکه بخواهیم کلیه جنبه‌های جامعه شناسی شهری را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، منظور این است که اهمیت و ماهیت ملاحظات جامعه شناسی بر مسائل شهری روشن شود و برخی اطلاعات مربوط به اجتماع شهرها که اختصاصا معنای خاصی در بر دارد و نیز روشهای بررسی مسائل شهری را مورد مطالعه قرار گیرد. در عمل ، امروز شهرسازان ، معماران و مهندسان تاسیسات شهری بیش از پیش به میزان قابل توجهی از ره آورد جامعه شناسی شهری استفاده می‌کنند و مفهوم شهر سازی و شهرنشینی را منحصر به جنبه معماری آن نمی‌دانند.

بنابراین لازم است زبان مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد تا به درستی نظرات یکدیگر را درک کنند و در بهبود زندگی اجتماع شهرنشینی از آن استفاده کنند. اما برای اینکه به درستی بدانیم جامعه شناسی شهری چیست و مشتمل بر چه مباحثی است بهتر است قبلا به عنوان یاد آوری جامعه شناسی را بطور کلی تعریف بکنیم. پس جامعه شناسی ، مطالعه علمی واقعیتهای اجتماعی است که از سه جنبه ریخت شناسی ساختاری و فرهنگی و روانی مورد بحث و مطالعه قرار گیرد.

اختصاصات شهر

اگر از جنبه مادی و خارجی را مورد نظر قرار دهیم، شهر بدوا انبوهی از افراد انسانی و فضایی را که در آن سکونت گزیده‌اند شامل می‌شود. در اینجا نظم جاری مربوط به مسائل زیر در خور توجه است. جمعیت شهری (از نظر تعداد ، تراکم ، ترکیب و ساختمان و تحول) ، طرز پراکندگی و قرار گرفتن جمعیت در فضای شهر اصول تمایز بین قسمتهای مختلف فضای شهر و تاثیرات آن بر زندگی اجتماعی افراد و گروههایی که در آن زندگی می‌کنند. از جهت دیگر ، شهر عبارتست از یک سازمان اجتماعی پیچیده است. یعنی ، شهر تنها از تجمع افراد تشکیل نمی‌شود بلکه مشتمل بر گروههای مختلفی ، مانند خانواده ، طبقات اجتماعی ، کارگاهها و کارخانه‌ها ، گروههای نژادی ، انجمن‌های مختلف و غیره است.

می‌توان سخن از یک نوع «روحیه شهری» یا «فرهنگ شهرنشینی» به میان آورد که با خوصیات اجتماعات غیر مشابه فرق دارد. به عبارت دیگر ، سبک زندگی و شیوه فکر کردن و بروز احساسات و عواطف که بر حسب جوامع و منطق مختلفی که شهر جزئی از آن است متفاوت و بر حسب تارخ و خوصیات شهرها متغیر است، ویژگیهایی به زندگی شهرنشینی بخشیده است که خاص اجتماع مورد نظر یعنی شهر است. مثلا استقلال افراد در مقابل سنن و آداب ، در شهرها افزایش می‌یابد و پذیرش افکار جدید ، مدپرستی ، خلاقیت ، نوآوری و تسامح فزونی می‌گیرد. نکته دیگر اینکه ، شهر را نباید واحد مستقل و مجزا از جامعه دانست، یعنی نمی‌توان آن را از واحدهای دیگر وابسته به آن جداگانه مورد مطالعه قرار داد. زیرا:

اولا شهر با منطقه‌ای که در آن واقع شده است ارتباط کامل دارد. یعنی از یکسو خوصیات منطقه در شهر تاثیر می‌گذارد و از وی دیگر شهر به تدریج کم و بیش خوصیات شهری خود را به منطقه‌ای که خود جز آن است انتقال می‌دهد و در حقیقت منطقه و شهر عکس العمل‌های متقابلی در برابر یکدیگر دارند.

دوم آنکه ، شهر با یک کشور و کل اجتماعی که جزئی از آن است پیوند و وابستگی دارد، زیرا ساخت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور در شهر منعکس می‌شود. سوم آنکه ، شهر با نوع تمدن نظام اجتماعی که ملت و کشور را فرا گرفته است ارتباط کامل دارد.

جامعه شناسی شهری و مسائل اجتماعی شهر

سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسان‌ها می‌گذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است...

سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسان‌ها می‌گذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است. چند وجهی بودن این اثرات و نیز فرایندها و جریانات موجود در درون اجتماعات شهری، متفکران بسیاری را از علوم مختلف به خود مشغول داشته است.

جامعه‌شناسی شهری از جمله شاخه‌های معرفتی است که صرفاً و اختصاصاً "شهر" را بعنوان یک "محیط مخلوق" و به عنوان یک "محصول اجتماعی"، کانون توجه و مطالعه خود قرار می‌دهد.

از منظر این علم، "شهرنشینی" مرحله گذار از اجتماع مبتنی بر علقه‌های خونی به جامعه سازمان یافته مبتنی بر قراردادهاست. شهر تولیدکننده فرهنگ است. چون محیط شهری شیوه‌های خاصی از زیستن، کارکردن، رابطه برقرار کردن و مصرف کردن را بر ساکنانش عرضه می‌کند. از این رو جامعه‌شناسی شهری پاسخ دهی به پرسش‌هایی را وظیفه خود می‌داند که برخی از آنها چنین‌اند:

▪ رشد و توسعه شهرها تابع چه متغیرهایی است و آیا گسترش شهرها از الگوی واحدی تبعیت می‌کند؟

▪ عناصر بنیادی سازمان شهر کدامند؟ و این عناصر چگونه تحت تأثیر رفتار کنشگران تغییر می‌کند؟

▪ صورت‌های فضایی متفاوت چه تأثیری بر انسجام گروه‌های اجتماعی ساکنان شهر دارد؟

▪ فضاهای شهری و عناصر بنیادین آن چگونه مایه تحکیم یا تضعیف روابط گروه‌های اجتماعی ساکن در شهر می‌شوند؟

▪ چه رابطه‌ای میان خصوصیات یک شهر به لحاظ کالبدی و اقتصادی (شیوه تولید) و طبایع افراد ساکن در آن وجود دارد؟

▪ شهرها را چگونه می‌توان اداره کرد به گونه‌ای که هم منافع جمعی و هم در عین حال منافع فردی ساکنانش توأمان تأمین شوند؟

▪ سازمان قدرت در شهرها چگونه است و کدام گروه‌های اجتماعی سیادت دارند؟

نباید از یاد بُرد که "فقر شهری" و نابسامانی‌های ناشی از کجروی و وقوع انواع جرائم در شهرها بود که نخستین دستمایه‌های مطالعات جامعه‌شناسی را فراهم ساخت. اما این علم بمرور، مسائل و موضوعات پیچیده‌تری را مورد تحلیل قرار داد که همگی بر محور زندگی شهری استوارند. مسائل و موضوعاتی چون جنبش‌های شهری، هویت شهروندی، وجود و گسترش مناطق جرم، مشارکت شهروندان و نهایتاً حکمرانی شهری از جمله مسائل متأخر در این علم‌اند.

برای تبیین مسائل پیش گفته، رویکردهای نظری متعددی ارائه شده‌اند که هر کدام جنبه‌هایی از واقعیت زندگی شهری را پوشش می‌دهند. دو رویکرد عمده در جامعه‌شناسی شهری کلاسیک وجود دارند که به اجمال می‌توان آن‌ها را چنین معرفی کرد:

۱) رویکرد بوم شناختی در جامعه‌شناسی شهری بر این پایه است که شهرها بطور اتفاقی رشد نمی‌کنند بلکه در واکنش به ویژگی‌های مساعد محیط و بر مبنای سه فرایند مهم رقابت، تهاجم و جانشینی گسترش می‌یابند.

صاحبان این دیدگاه معتقدند، استقرار سکونتگاه‌های بزرگ شهری و توزیع انواع مختلف محلات در شهرها بر پایه اصول مشابهی قابل درک است. بعبارت دیگر الگوی واحدی برای رشد و تحول شهرها وجود دارد.

اشکال چنین دیدگاهی آن است که به اهمیت طرح و برنامه‌ریزی آگاهانه در سازماندهی شهر، کمتر توجه شده و توسعه شهری را بعنوان یک فرایند طبیعی در نظر می‌گیرد.

۲) رویکرد دیگری در مطالعات جامعه‌شناسی شهری وجود دارد که بر طبق آن به شهرنشینی بعنوان یک شیوه زندگی اجتماعی تأکید شده است. براساس این دیدگاه، زندگی در شهر، اثراتی بر روابط اجتماعی می‌گذارد. مثلاً در شهر، روابط بی‌نام، سطحی، ناپایدار، سودجویانه و عقلانی است.

دیدگاه‌های فرهنگ‌گرایانه به "پدیده شهر" در تداوم چنین رویکردی امروزه بوجود آمده‌اند که شهر را بعنوان یک «سامانه اخلاقی» تعریف می‌کنند. در این دیدگاه‌ها، شهرها محیط‌های ناهمگنی از خرده فرهنگ‌ها تلقی می‌شوند که یک مدیریت شهری کارآمد می‌بایست به ایجاد تعادل و توازن و انتظام‌بخشی به چنین اجتماعی بیندیشد و کوشش کند.

بر این اساس به نظر می‌رسد گام نخست در اداره مقتدرانه و هوشمندانه یک شهر آن است که اجتماعات شهری را بر مبنای کارکردهایشان گونه‌شناسی کنیم. باید دانست نقطه ثقل حیات یک شهر چیست؟

شهر های بزرگ با مسائل پیچیده‌ای روبروهستند که در درجه اول، شناخت عالمانه آنها از وظایف جامعه‌شناس شهری است.

در قلمرو این مسائل می‌توان به گسترش بی‌‌رویه مناطق حاشیه‌نشین شهر اشاره کرد که کانون‌های بالقوه برای ناهنجاریهای اجتماعی فراهم کرده است. به دنبال چنین رشد بی‌رویه‌ای، "جدایی گزینی فضایی" اتفاق افتاده است به این معنا که تفاوت و تبعیض در ارائه خدمات عمومی به ساکنان شهر و توزیع ناعادلانه امکانات رفاهی و تجهیزات شهری در مناطق مختلف شهر به چشم می‌خورد. چنین شرایطی، نارضایتی های عمومی را پدید خواهد آورد.

مدیریت شهری عقلانی می‌باید به تنوع خرده فرهنگ‌ها در شهر توجه نشان دهد و موضوع همجواری قومی، طبقاتی و مذهبی و چالش‌های احتمالی ناشی از آن را نباید از نظر دور بدارد.

علاوه بر این‌ها موضوعاتی چون ارتباط در شهر، کیفیت فضاهای عمومی، کیفیت مداخله شهرنشینان در اداره‌ امور شهر و محله از جمله موارد مورد اعتنا در حیطه دانش جامعه‌شناسی شهری خواهند بود.

مبانی نظری جامعه‌شناسی شهری

  • نظریه روان شناختی شهر
  • تفکیک یا ترکیب نظریه‌ها در جامعه‌شناسی شهری

از روزگاران کهن تا به امروز، صاحب‌نظران بزرگ اجتماعی، فلاسفه، جامعه‌شناشان و شهرسازان، شهر و نظام شهرنشینی را از دیدگاه‌های خاص خود مورد توجه قرار داده، نظریه‌های مختلفی در مورد آن ارائه داده‌اند. برخی از این نظریه‌ها مربوط به منشأ شهرنشینی و تبیین علل و عوامل مؤثر در آن بوده و پاره‌ای از نظریه‌ها به چگونگی تنظیم نظام و تشکیلات شهرنشینی و تأثیر آن بر روابط اجتماعی و شیوه اداره شهرها و یا رابطه شهرنشینی با نظامات وسیع‌تر اجتماعی و نوع تمدن و فرهنگ جوامع نظر داشته است.

نظریه روان‌شناختی شهر

ابن‌خلدون در تقابل میان بادیه‌نشینی و حضارت، صرف‌نظر از دیدگاه تاریخی خود بر ویژگی‌های روان‌شناختی بادیه‌نشینان و شهرنشینان تأکید می‌ورزد و این ویژگی‌ها را عمده‌ترین وجود ممیزه این دو نوع اجتماع می‌داند: نه تنها عصبیت (که همبستگی قومی و قبیله‌ای و خویشاوندی است و موجب دفاع و تهاجم می‌شود) در شهرنشینان به کاستی می‌گراید، بلکه ویژگی‌هائی روانی نظیر تجمل‌پرستی، تقلید، تکیه بر نگهبانان و حکومت و ضعف روانی در برابر هجوم‌ها و ناملایمات از جمله این ویژگی‌ها است. ابن‌خلدون می‌گوید: ”وضع زندگی بادیه‌نشینان به روشی است که به ضروریات قناعت می‌کنند و از گام نهادن در مرحله فراتر از آن عاجز هستند ولی عادات و شئون زندگی شهرنشینان جزء این است“ آنها به مراحل برتر از حد ضرورت مانند امور تجملی و وسایل ناز و نعمت و کمال زندگی نیز توجه دارند... بنابراین تندخوئی و خشونت بادیه‌نشینی پیش از نرم‌خوئی شهرنشینی بوده است.

شهرنشینان از این‌رو که پیوسته در انواع لذت‌ها و عادات تجمل‌پرستی و ناز و نعمت غوطه‌ور هستند و به دنیا روی می‌آورند و شهوات دنیوی را پیشه می‌گیرند، نهاد آنان به بسیاری از خوی‌های نکوهیده و بدی‌ها آلوده شده است و به همان اندازه که خوی‌های ناپسند و عادات زشت در نهاد آنان رسوخ یافته است، از شیوه‌های رفتارهای نیک و نیکوئی دور شده‌اند... شهرنشینی پایان اجتماع و عمران است و سرانجام آن فساد منتهای بدی و دوری از نیکی است... بادیه‌نشینان از شهرنشینان دلیرتر هستند، زیرا شهرنشینان بر بستر آسایش و آرامش آرامیده‌اند و غرق ناز و نعمت و تجمل‌پرستی شده‌اند... از این‌رو هیچ‌گونه بانک و خروش سهمناکی آنان را برنمی‌انگیزد و هیچ‌کس شکار ایشان را هم نمی‌رماند و در نتیجه خوی زنان و کودکان در آنان رسوخ یافته (مقدمه ابن‌خلدون، جلد ۱، صفحات ۲۳۱ تا ۲۳۵).

به‌طور کلی، دیدگاه روان‌شناختی ابن‌خلدون در مورد ویژگی‌های شهرنشینان مبتنی بر تفاوت روانشناسی نسل‌های مختلف در نحوه اداره امور کشور است به‌طوری که نسل اول بادیه‌نشینان که به شهرها هجوم می‌آورند و قدرت را تصاحب می‌کنند، هنوز از همبستگی و عصبیت شدید قومی برخوردار هستند. نسل دوم به رفاه و تجمل‌پرستی گرایش پیدا می‌کنند و از شدت عصبیت آنها کاسته می‌شود و انسجام روان‌شناختی آنان به سستی می‌گراید و بالأخره نسل سوم فاقد عصبیت و همبستگی قومی می‌شوند و ضعیف می‌شوند و به تجمل‌پرستی شدید و لاابالی‌گری می‌پردازند و با اندک هجوم بادیه‌نشینان از پای درمی‌آیند و تاریخ دولت‌ها به این ترتیب طی سه نسل (حدود یک قرن) دائماً تکرار می‌شود. اما ویژگی‌هائی که ابن‌خلدون برای شهرنشینان ذکر می‌کند، صفات ناپسندی است که در مقایسه با بادیه‌نشینان و روستانشینان منفی تلقی می‌شود، یعنی خصلت و صفات طبیعی مانند رشادت، شجاعت و پاکی و صداقت در شهرها از دست می‌رود و انواع اخلاقیات و رفتارهای ناپسند و دغل‌کارانه رشد و توسعه می‌یابد.

علاوه بر ابن‌خلدون، جامعه‌شناسان دیگری نیز دو مرحله بادیه‌نشینی با خصایص مثبت و طبیعی و شهرنشینی با خصایص منفی و نامطلوب را به‌صورت نظریه‌های دو وجهی و یا سه وجهی طبقه‌بندی می‌کنند و در لحن بیان اکثریت آنان میان ضدیت با شهرنشینی به‌دلیل فساد و تباهی که همراه دارد و ستایش و نیکو خصالی برای بادیه‌نشینان و روستائیان و مطلوبیت آن مورد بحث قرار گرفته است که به نحوی تیپ ایده‌آل آن را می‌توان در ”اجتماع“ و ”جامعه تونیس“ ملاحظه کرد. همچنین می‌توان از نظریات زیمل در مورد مشکلات روان‌شناختی کلان شهرها و لوئیس ورث و ردفیلد که گذر از جامعه قومی به جامعه شهری را مطرح کرده است نام برد.

فردیناندتونیس در نوع شناسی زندگی اجتماعی خود که به‌نام اجتماع (Geminschaft) و جامعه (Geselschaft) شناخته شده، گذر از یک اجتماع طبیعی و نهادی شده را به یک سازمان اجتماعی مصنوعی که ویژه عصر جدید است مطرح کرده و در آن بر جنبه‌های منفی نوع دوم که جامعه عقلانی و صنعتی عصر جدید و کلان شهرها را به یاد می‌آورد تأکید می‌ورزد (۱). به نظر تونیس در کلان شهرها پول و سرمایه آنقدر به وفور یافت می‌شود که قادر است تا نیاز جهان به دانش و کالا و فن را برآورد و برای همه ملل قانون و عقیده عمومی بسازد. کلان شهر معرف اقتصاد حمل و نقل جهانی است. صنایع جهان در کنار آن سر برآورده‌اند، روزنامه‌های آن جهانی به حساب می‌آیند و ساکنین آن از چهار گوشه عالم گرد آمده‌اند (۲). به هر حال اجتماع ابتدائی ساده و مطلوب است و جامعه جدید و شهرنشین خشن و نامطلوب است. در گماین شافت (اجتماع) انسان‌ها به‌طور طبیعی با هم متحد و هماهنگ زندگی می‌کنند اما در گزل‌شافت ارزش‌ها و سنت‌ها ناهمگون‌ هستند و علی‌رغم نزدیکی به یکدیگر افراد از هم جدا هستند. در گزل‌شافت تونیس نظریه‌ای نزدیک به عقیده هابس صادق است که ”جنگ همه بر ضد همه“ به‌ نوعی جنگ پنهانی و خشونت‌طلبی بالقوه بین مردم وجود دارد (۳).

به هر حال اجتماع را می‌توان زندگی ماقبل صنعتی و جامعه را حیات صنعتی و شهرنشینی دانست. به نظر جرج زیمل در شهرهای بزرگ و مخصوصاً در کلان شهرها، جمعیت عظیم و متراکم شهر و فشار آن به زندگی انسان، هویت فردی و آزادی او را به خطر می‌افکند و این امر موجب انزوا و از خود‌بیگانگی او می‌شود. اما او معتقد است که انسان در شهر، در عین از خودبیگانگی، به نوآوری و خلاقیت می‌پردازد. جرج زیمل معتقد است که در کلان شهرها گروه‌های وسیع و متعددی در حالت فعالیت و کنش و واکنش هستند، لیکن هدف آنها سودجوئی و انگیزه‌های فردی است. افراد در عین بیگانگی با خود و با یکدیگر به تعامل می‌پردازند، به‌طوری که ”گوئی انبوهی از بیگانگان برای نفع شخصی مجبور به تعامل اجتماعی شده‌اند که این به‌نوبه خود، بیگانگی را دامن می‌زند و با بزرگتر شدن جامعه بر وسعت آن افزوده می‌شود“.

ملور (Mellor,j.R) معتقد است که زیمل در مقاله ”کلان شهر و حیات ذهنی“ پنج موضوع اساسی را مطرح کرده‌ است:

۱. ساکنین شهرهای بزرگ، زیر تأثیر تحرک و جوش و خروش فضای شهر و تحت‌تأثیر محرک‌های زیستی، اجتماعی و روانی آن، خصایص تازه‌ای از خود بروز می‌دهند و شخصیتی نو می‌شوند.

۲. سیطره اقتصاد پولی در کلان شهر که بر مبنای معامله، محاسبه و عقلانیت و حسابگری بنا شده این خصایص را به افراد منتقل می‌کند.

۳. تکیه بر اقتصاد پولی، جهان را کمیت‌گرا می‌سازد و لذا آدمیان وقت‌شناس، حسابگر و براساس دقایق و ”میلی‌مترها“ زندگی می‌کنند.

۴. در شهرها تقسیم کار اجتماعی و اقتصادی براساس تخصص‌ها به حد اعلاء خود می‌رسد. رقابت‌، تخصصی شدن را به‌دنبال دارد. تمایزات منفرد افراد را تقویت می‌کند که این به‌نوبه خود از خودبیگانگی را دامن می‌زند و شکل و اندازه محیط اجتماعی در آن مؤثر است.

۵. معهذا، فرد در کلان شهر استقلال جدیدی به‌دست می‌آورد و تولدی تازه می‌یابد که در سایر اشکال محیط‌های اجتماعی ممکن نیست و فرد می‌تواند خود را در گروه‌ها و فضاهای گوناگون مطرح سازد و از فضای محدود شهرهای کوچک سنتی خارج می‌شود و در زمینه‌های مختلفی به ایفای نقش می‌پردازد.

فرد امکان می‌یابد که ویژگی‌های شخصیتی و منحصر به فرد خود را تعالی بخشد، اما آزادی او نیز در چنبر حرص و آز نظام سرمایه‌داری محدود و محدودتر می‌گردد و حسابگر، غیراحساساتی، خشک و ماشینی می‌شود. لذا کلان شهر جایگاه پدید آمدن برخورد تناقض آلود آزادی و با خودبیگانگی انسان است (۴). در نتیجه ”شهرنشین با مغز خود به محرک‌های بی‌شمار زندگی شهری پاسخ می‌دهد و نه با قلب خویش“ (۵).

دیدگاه‌های زیمل در زمینه ویژگی‌های زندگی در کلان شهر که بر جنبه‌های منفی آن بیشتر تأکید کرده در عصر خود موجب انتقادات شدیدی نسبت به دیدگاه او شده به‌طوری که او را به تعصب و پیش‌داوری یک جانبه در این سخنرانی متهم ساخته‌اند. اما لوئیس ورث مقاله ”کلان شهر و حیات ذهنی“ زیمل را بهترین مقاله درباره شهر از دید جامعه‌شناسی لقب داده است. بر زیمل این انتقاد وارد است که او خصایص نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دنیای بزرگ سرمایه‌داری صنعتی را به فضای شهر نسبت داده و همه چیز را در کلان شهر خلاصه کرده است. به‌علاوه این دیدگاه، به هیچ وجه در مورد کلان شهرهای جوامع توسعه نیافته که برخی خصایص ما در شهرهای دنیای سرمایه‌داری را دارند اما هنوز سن خانوادگی و روابط اجتماعی غیرصنعتی و حسابگرانه بر آنها حاکم است صدق نمی‌کند.

باید توجه داشت که علی‌رغم بدبینی‌هائی که برخی صاحب‌نظران نسبت به شهر ابراز داشته‌اند و ویژگی‌های نامطلوبی که به آن نسبت داده‌اند، معهذا انسان عصر جدید دائماً به‌سوی شهرنشینی روی آورده و او را از این کار گریزی نبوده است.

یکی از منتقدین نظریه تونیس و تا حدی زیمل، جامعه‌شناس شهیر فرانسوی امیل دورکیم است. نامبرده نظر تونیس را در این مورد که جوامع صنعتی معاصر حالت مکانیکی و تصنعی دارند اما ساختار جوامع سنتی، طبیعی و انسانی است مردود می‌شمارد. دورکیم در کتاب ”تقسیم کار اجتماعی“ خود معتقد است که جوامع سنتی (ابتدائی) و صنعتی جدید تنها به لحاظ نوع تقسیم کار با یکدیگر تفاوت دارند و نمی‌توان یکی را بر دیگری برتر دانست. بلکه سر و کار ما با دو تیپ اجتماعی با دو نوع تقسیم کار اجتماعی با کارکردهای متفاوت است.

تفکیک یا ترکیب نظریه‌ها در جامعه‌شناسی شهری

برخی از صاحب‌نظران مانند فلاناگن (Flanagen . W. Urban Socioloy, London, 1990 , p. 345 - 348) مجموعه‌ بینش‌ها و مکاتب جامعه‌شناسی شهری را در دو گروه اصلی زیر عنوان ”فرهنگ‌گراها“ و ”ساخت‌گراها“ جای می‌دهند و به لحاظ جامعه‌شناسی تعدد مکتب را نمی‌پذیرند. تا به حال، روش‌های فرهنگ‌گرا و ساخت‌گرا در جامعه‌شناسی شهری غالب اوقات در رابطه با ماهیت و نتایج زندگی شهری، به نتایج اساساً متفاوتی منجر شده است. هر یک از این دو نظریه حاوی برخی مفروضات زمینه‌ای در مورد نظام اجتماعی است که پرسش‌ها و پاسخ‌های نامشابهی را برمی‌انگیزد.

در جدول ویژگی‌های روش‌شناختی متمایز فرهنگ‌گراها و ساخت‌گراها در مطالعات شهر سعی شده است تفاوت‌های موجود میان روش‌های فرهنگ‌گرا و ساخت‌گرا روشن گردد و با یکدیگر مقابله و مقایسه شود. تضاد میان مفروضات بنیانی دو مکتب و تأکید هر کدام بر عرصه‌های اساسی خاصی در جدول منعکس شده است. به‌علاوه میان برخی دیدگاه‌های اصلی و عمده آن‌طور که در اینجا عرضه شده شباهت‌های بسیار وجود دارد.

مفاهیم و قالب‌های مکتب فرهنگ‌گرا دو امر مشترک دارند. نخست این مفاهیم بخشی از سنت اصلی لیبرالی در جامعه‌شناسی شهری است. مفاهیمی که برخی موضوعات عمده و روش‌های اصلی آن را می‌توان در مکتب شیکاگو (نظرات پارک، بارجس و ورث) که تا نظریه‌های کلاسیک‌ (دورکیم، وبر و زیمل) پیش می‌رود، جستجو کرد. دوم، این جریان، محیط شهری را عمده‌ترین متغییر تبیین کننده در توصیف آنچه در شهر واقع می‌شود، در نظر می‌گیرند. شهر در این دیدگاه، الگوهای فکری و تعاملات کاملاً مشخص و متمایزی را ایجاد می‌کند که معرف و جهت دهنده و هدایت کننده تغییرات در سطح جهانی است. این امر در مورد محیط‌های صنعتی که در آن شهر ممکن است برحسب تئوری مورد نظر مولد از خودبیگانگی یا انسجام باشد، نیز صادق است. در مورد جهان سوم، شهر ظرفی است که افکار جدید را در خود می‌پروراند و تکنولوژی و شیوه‌های سازماندهی (فرآیند بوروکراسی) را برای بخش‌های کمتر توسعه یافته به ارمغان می‌آورد. شهرها هم دارای ثروت زیاد و هم فقر هستند و تمام مراتب و درجات بینابین را نیز در برمی‌گیرد. رقابت اقتصادی برای دستیابی به مکان‌های مناسب موجب ایجاد الگوی متمایز استفاده از اراضی شهری است که در درون خود حفره‌های فقر را شامل می‌شود و در آنجا الگوهای رفتار به‌نحوی تشویق می‌شود که حلقه فقر و عقب‌ماندگی استمرار می‌یابد و به فرزندان منتقل می‌شود.

 شیوه کار ساخت‌گرایان مشتمل بر مفروضات کاملاً متمایزی است. شهر در این دیدگاه، نقطه تراکم فعالیت‌های اقتصادی در درون یک نظام جهانی است که مشخصه اصلی آن توزیع ناعادلانه و ناهموار ثروت و قدرت است. اصول مهم و سازمان‌دهنده شهر جنبه محلی ندارد بلکه تحت‌تأثیر عوامل جهانی قرار دارد و شهرها بیش از آنکه بیانگر تفاوت‌های جامعه‌شناختی باشند، تنها منعکس کننده این تفاوت‌ها هستند. رفتار و روابطی که در سطح منطقه‌ای بروز و ظهور می‌کند، منشأ و ریشه آنها در بیرون از عرضه حیات شهر باید جستجو شود. همچنان که شهر در جهان سوم گسترش می‌یابد در خود نوعی توسعه ناهموار و بی‌تناسب را استمرار می‌بخشد و دائماً تشدید می‌کنند، شهرها مراکز رفاه و امتیاز می‌گردند در حالی‌که ثروت واقعی ملت در مناطق روستائی که مردم آن در مقابل کار سخت درآمد ناچیزی دارند تولید می‌شود. شهرهای جهان سوم ثروت‌ها را از مناطق دور و نزدیک می‌مکد و در مقابل منافع تجارتی آنها تحت‌ سلطه عوامل جهانی که در شهرهای کشورهای توسعه یافته متمرکز شده‌اند قرار دارد.

در همان حال، تمامی بخش‌های جمعیت در درون شهرهای کشورهای غنی به یک نسبت پیشرفت نمی‌کنند. از آنجا که سرمایه‌های متراکمی که باید در زمین و یا ملک به‌کار گرفته شود و منافع برای مجریان در برداشته باشد، خود به خود بازار مسکن را دچار تورم می‌کند و فقرا را به‌سمت مسکن‌هائی با حداقل امکانات می‌راند یا آنها را آواره بیغوله‌ها و کوچه و خیابان می‌سازد.

در واقع شهر خود تعیین کننده سرنوشت خود نیست بلکه منعکس کننده آن چیزی است که بیرون از حیطه قدرت او و در یک مقیاس جهانی اتفاق می‌افتد.

اینگونه برخورد قاطع با مسئله شهر، هدف آن برجسته ساختن گرایش‌های مشهودی است که برخی خطوط فکری را به هم نزدیک می‌کند. در هیچ مجموعه تفکر و اندیشه یا نظریه‌ای شاید الگوهای همبستگی تا این اندازه که بتوان آن را در یک جدول مقایسه کرد، آشکار نیستند. در سنت فرهنگ‌گرائی، اکولوژیست‌ها را داریم که طرفدار تئوری مدرنیزاسیون نیستند. از طرف دیگر با اقتصاددانانی سر و کار داریم که گاه و بیگاه در بحث‌های خود به قالب اکولوژیست‌ها یا طرفداران مدرنیزاسیون درمی‌آیند. زیرا در عمل این موضوعات به هم آمیخته می‌شوند و به‌خصوص این امر ممکن است به این واقعیت بستگی داشته باشد که اغلب کسانی که در کارهای خود بر شهر تأکید دارند قادر نیستند از سنت وبر و دورکیم و زیمل و پارک برکنار بماند. در همان حال فرهنگ‌گراها یا اکولوژیست‌ها نمی‌توانند معنای دیدگاه اقتصادی را ندیده بگیرند (Hawley ,1984).

(۱) . نگاه کنید به: See: Tonnis, (Geminschaft and Geselchaft) Commaunity and Society, N. Y Haper and Row 1963

(۲) . نگاه کنید به: See: Tonnis, (Geminschaft and Geselchaft) Commaunity and Society, N. Y Haper and Row 1963 به نقل از پیران، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره ۴۴-۴۳-۱۳۷۰، صفحه ۶۸.

(۳) . نگاه کنید: به صدیق سروستانی، انسان و شهرنشینی، نامه علوم اجتماعی جلد اول شماره ۱ زمستان ۱۳۶۹ صفحه ۲۰۰-۲۰۶.

(۴) . Mellor, J.R . Urban Sociology in an Urbanize Society, London. Routledge and Kegan paul,1977 . نیز: کلان شهر و حیات ذهنی، در کتاب، مفهوم شهر، ترجمه گیتی اعتماد (گروه مطالعات شهری و منطقه‌ای، ۱۳۵۸ پیران، اطلاعات سیاسی و اقتصادی شماره ۴۳ و ۴۴ صفحات ۶۸-۶۹.

(۵) . گیتی اعتماد، انسان و شهرنشینی، کتاب: مفهوم شهر صفحه ۲۰۳.

انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

مواد توهم زا


---- تحقیق: مواد توهم زا----

----فهرست مطالب----

مواد توهم زا3

شاهدانه3

حشیش... 3

آثار مصرف :4

بنگ... 5

مارى ‏جوانا5

گراس.. 6

چرس.. 6

مسكالین. 6

ال.اس.دی. 7

دى . ام . تى. 7

 

شاهدانه

بوته ‏اى است شبیه گزنه كه بلندیش تا 2 متر می‏رسد. گیاه نر و ماده آن به صورت جداگانه بوده داراى برگهاى انبوه دراز و كنگره ‏دار می‏باشد كه میوه آن در سر شاخه به صورت خوشه نمایان است. اصولا شاهدانه براى روغن گیرى و خوراك طیور استفاده می‏شود. بو داده و برشته آن را مردم به صورت تفنن می‏خورند. نام لاتین این گیاه كانابیس است. اگر از سر شاخه‏ هاى به گل نشسته گیاه ماده چسبنده‏اى به نام رزین كه در حال ترشح است جمع ‏آورى و خشك شود، در واقع حشیش به دست آمده است. این گیاه در آمریكاى شمالى به نام ماری‏جوانا یا چرس، در انگلیس به گراس، در فرانسه ادب، در هندوستان بنگه و گنجا، در خاور نزدیك و خاورمیانه حشیش، در افریقاى جنوبى دگا، در سوریه و لبنان حشیشه ‏الكیف، در تركیه اسر یا اسرا، در افریقاى مركزى كامبا، در اسپانیا و در دیگر كشورها به اسامى مختلفى چون وید، پات، شانگ، چاراز، مكونا و غیره شهرت دارد. در هر حــال هــر اســم و نــامــى بر ایــن گیاه و مشتقات آن نهاده شود، اثرات توهم ‏زایى آن همچنان پابر جاست در اینجا به حالاتى كه پس از استعمال حشیش و ماری‏جوانا در مصرف كننده روى می‏دهد به طور اختصار اشاره می‏ كنیم

- در اثر نشئه شدن اشیاى مجاورش را بزرگتر و یا كوچكتر مى بیند.

- اشتهاى كاذب و میل به مصرف غذا پیدا می ‏كند.

- احساس قدرت عجیب در خود داشته و دست به اعمال وحشیانه و جنون ‏آور و خشونت زا زده و احساس پرواز كردن و سفر در آسمان و نوعى انبساط خاطر و آرامش و اعتماد به نفس كاذب پیدا می‏كند.

- فرد به خواب عمیقى فرو مى ‏رود.

حشیش

ماده ‏اى به رنگ سبز تیره و گاهى قهوه ‏اى مایل به سبز شبیه حنا كه از گل، برگ و ساقه گیاه شاهدانه مؤنث و از ترشحات چسبنده آنها به صورت صمغ به دست می آ‏ید. حشیش حاوى ماده‏اى شیمیایى به نام T.H.C (تترا هیدرو كانا بینول) است كه ماده مؤثر آن به شمار می ‏رود. حــشیـش در طــبــقـه ‏بـنـدى مـواد مخدر، جزء مواد توهم‏ زاى طبیعى می ‏باشد.

آثار مصرف :

- تغییر در درك رنگ و صدا
- افزیش اشتهاى كاذب
- تند شدن ضربان قلب
- قرمزى چشم
- اختلال حافظه، گیجى و بی‏توجهى به اطراف
- به هم‏خوردگى تعادل حركتى
- علائم روانى شدید، مانند شنیدن صداهاى غیر واقعی، صحبتهاى نامربوط، توهم و هذیان، اختلال توجه، احساس كند شدن گذر زمان، سرخوشى و خنده خود به خود
عوارض مصرف طولانى :

- بیماریهاي تنفسى مزمن و سرطان ریه

- نازایى در زن و عقیمى در مرد

- از بین رفتن سلولهاى مغزى (پوك شدن مغز)

- التهاب و انسداد مزمن مجارى تنفسى

- اختلال روانى شدید و پیدار

- كم شدن علاقه و انگیزه براى زندگی، شغل و روابط اجتماعى و خانوادگى

- سندرم بی‏ انگیزگى (ناامیدی، بی ‏تفاوتى و بی ‏مسئولیتى در مقابل امور جارى زندگى)

- تشنج

علائم ترك :

- تحریك ‏پذیری، بی ‏قرارى و اضطراب
- اختلال خواب و بی ‏اشتهایى
- تعریق و لرزش
- اسهال، تهوع و استفراغ
- دردهاى عضلانى
- افزیش درجه حرارت

بنگ

سر شاخه‏ هاى گلدار یا به میوه نشسته و خشك شده بوته شاهدانه - اعم از ینكه ماده رزینى آن را قبلا گرفته یا نگرفته باشند - بنگ نامیده می‏ شود.

مارى ‏جوانا

در آمریكا برگها و گلهاى شاهدانه آمریكایى را خشك می‏كنند و از آن توتون سبز رنگى به دست می‏ آورند كه همان ماری‏ جواناست. چون این توتون خیلى زبر است براى پیچیدن آن از چندین دور كاغذهاى سفید یا قهوه ‏اى رنگ استفاده می‏كنند و آن را ریفر مى ‏نامند. مشتاقان آن را به صورت دسته‏ جمعى در محل هایى به نام تی‏پاد تدخین می‏كنند. این سیگار به كندى می‏سوزد و خیلى زود خاموش می‏گردد، به همین علت معتادان با پكهاى سریع و دسته‏ جمعى مانع خاموش شدن آن می ‏شوند و براى این كه از این سیگار استفاده كامل بشود در اماكن سر بسته استعمال می‏گردد.

گراس

در زبان انگلیسى به معنى علف است و در اصطلاح همان بنگ و ماری‏جواناست. برگهاى بوته شاهدانه كه در واقع مثل علف است جمع ‏آورى كرده، مانند سیگار مصرف می ‏كنند، گاهى هم آن را مثل چاى دم كرده و می ‏خورند.

چرس

همان حشیش است كه از رزین آماده شده از سر شاخه‏ هاى گلدار و به میوه نشسته گیاه بالغ شاهدانه تهیه می‏شود و از انواع دیگر ان مرغوبتر است.

مسكالین

ماده اصلى و فعال كاكتوس است (معمولا این كاكتوسها به نام پیوت معروفند) كه قرنهاست به عنوان دارویى سحرآمیز براى درمان دردها مصرف می ‏شود. نحوه تهیه آن به این صورت است كه تكه‏ هایى از قسمت فوقانى این گیاه را بریده و پس از خرد كردن می ‏جوند و یا با ساییدن آن را به صورت پودر درآورده و با ریختن به داخل كپسول، مورد استفاده قرار می‏دهند.

ال.اس.دی

مخفف “ اسید لیزرژیك دى اتیل امید ” ماده نیمه تركیبى است كه در لابراتور به دست مى ‏آید. این ماده به صورت طبیعى در چاودار آفت زده وجود دارد. بر روى آن قارچى به رنگ مس نشو و نما می‏كند كه آرگو نامیده می‏شود. این قارچ حاوى اسیدى به نام اسید لیزرژیك می‏باشد و مشتقات آن توهم ‏زا می‏ باشد. یكى از عوارض مصرف، تیره شدن مردمك چشم و ایجاد خطوط رنگین به هنگام بسته ‏شدن چشمها در منطقه بینایى است. عمق تصاویر و اشیا در نظر مصرف‏ كننده تشدید شده و اشیاى ثابت ممكن است در نظرش به حركت درآیند، گاهى حالت تهوع، سرد شدن بدن و لرزش احساس می‏شود. قدرت شنوایى تشدید شده و زمزمه‏ هاى نامفهوم به گوش می‏رسد. حس زمان و گذشت آن در حد بسیار زیادى كند می‏شود. انطباق فكر از بین رفته و هر چه میزان مصرف بیشتر باشد تجزیه و تحلیل منطقى كمترى در ذهن به وجود می ‏آید.

دى . ام . تى

یكى از مواد توهم ‏زا می‏ باشد كه معمولا معتادین ال . اس . دى از این ماده استفاده می ‏كنند. آثار آن شبیه ال. اس .دى است. كسانى كه به دنبال راه گریز سریع از واقعیتها هستند از ان مصرف می‏كنند. اگر از راه دهان مصرف شود تولید دل ‏درد می ‏كند. بنابرین یا از راه تزریق عضلانى استعمال و یا با توتون و ماری‏جوانا مخلوط كرده دود می‏ كنند.

 

انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

قرص اكستازی


----- تحقیق: قرص اكستازی -----


----فهرست مطالب----

قرص اكستازی. 3

▪ مقایسه مواد مخدر و قرص‌های اکستازی. 4

تأثیرات اکستاسی بر سلامتی (عوارض مصرف مواد جنون آور )4

چرا بعد از مصرف قرص‌های شادی‌آور احساس توهم و از خودبی‌خود شدن بروز می‌کند؟6

اثرات وعوارض قرص شادی بخش Ecstasy. 7

اكستیستی یااكستیسی چیست؟7

سمیت.. 8

 

اکستاسی یک داروی روان‌گردان مصنوعی با دو خاصیت تحریکی شبه آمفتامین و توهم‌زای شبه LSD است.

نامهای خیابانی این ماده XTC قرص شادی ، عشق و آتش فرشته می‌باشند. فرمول شیمیایی آن متیلن ‌دی‌اکسی ‌متامفتامین یا بطور مخفف MDMA است. این ماده برای سیستم عصبی سمی بوده و در دوزهای بالا قادر است درجه حرارت بدن را خیلی سریع افزایش دهد که منجر به تخریب عضلات ، کلیه و سیستم قلبی عروقی خواهد شد.

  • تولد اکستازی

اولین بار این مواد در سال ۱۹۱۴ توسط کشور آلمان ساخته‌شد و به عنوان کم کردن اشتها در جنگ جهانی دوم بر روی سربازان مورد امتحان قرار گرفت. در سال ۱۹۸۵ در کشور هلند به عنوان ضد‌‌ افسردگی استفاده گردید. همچنین ماده‌ای دیگر به عنوان توان‌زا به آن افزوده شده و با نام ایکس‌ستیو وارد خاورمیانه و ایران گردید بعد به دلیل اینکه بازار خوبی پیدا نکرد، روان گردان نامگذاری شد ولی باز هم در بین جوانان بازاری پیدا نکرد در نتیجه برای اینکه جوانان هم به این سمت و سیاق کشیده شوند ، نام شادی آور یا شادی بخش بدان نهادند.

  • اشکال مواد شادی آور

قرص و کپسول ، آنهایی که از خارج از کشور وارد می‌شوند دارای شکل و رنگ هستند، اما آنهایی که در ایران ساخته می‌شوند فاقد رنگ و شکل خاص هستند و اگر انگشت بر روی قرص‌ها بکشیم و رنگ آنها برود آن موقع می‌فهمیم که آنها قرص اکستازی هستند. به صورت مایع ، به صورت پودری ، به صورت آدامس ، به صورت خوراکی موجود می‌باشد.

▪ مقایسه مواد مخدر و قرص‌های اکستازی

ـ هروئین ۷ هزار سال قبل هرگونه که کشف شد الان هم همانگونه است اما این قرص‌ها در عرض ۲ سال درایران ۲۰۰ نوع بود الان تبدیل به بیش از۱۵۰۰ نوع شده است و تنوع شکلی پیدا کرده است.

ـ مزه سایر مواد اعتیادآور ، همچون فلفل تند است ، ولی قرص‌های اکستازی مزه ندارد.

ـ هر کس یکبار قرص اکستازی مصرف کند کاملا وابستگی روانی پیدا می‌کند و اگر یک بار مصرف کند ۴ الی ۷ ساعت اثرش نمی‌رود.

ـ محل ورود و خروج مواد مخدر به کشور مشخص است اما قرص‌های اکستازی بعضا در خانه همسایه‌مان ساخته می‌شود و اصلا محل ورود و خروجش به کشور مشخص نیست.

ـ اثر این قرص‌ها تا نیم ساعت در بدن معلوم نمی‌شود.مدت اثرش ۴ ساعت است و بعد از آن کم می‌شود و در عرض ۱۲ ساعت اثرش کاملا از بدن خارج می‌شود.

● تأثیرات اکستاسی بر سلامتی (عوارض مصرف مواد جنون آور )

تحقیقات انجام شده با استفاده از تصویربرداری مغز از انسان نشان داده‌است که MDMA در مغز به سلولهای عصبی که با واسطه شیمیایی سروتونین عمل می‌کنند آسیب می‌رساند. واسطه شیمیایی سروتونین نقش مهمی در تنظیم خلق ، پرخاشگری ، فعالیت جنسی ، خواب و حساسیت به درد ایجاد می‌کند.

بسیاری از استفاده کنندگان از MDMA با عوارضی مشابه عوارض کوکائین و امفتامین به قرار ذیل روبرو خواهند شد :

▪ مشکلات روانشناختی مانند تیرگی شعور ، افسردگی ، مشکلات خواب ، اضطراب شدید و بدگمانی در طی مصرف و گاهی اوقات هفته‌ها بعد از استفاده از MDMA.

▪ علائم جسمانی مانند سفتی عضلانی ، سایش غیرارادی دندانها ، تهوع ، تاری دید ، حرکت سریع چشمها ، سنکوپ و احساس لرز و تعریق

▪ افزایش ضربان قلب و فشار خون خطری ویژه برای افرادی با بیماریهای قلبی عروقی.

▪ مشاهده شده است افرادی که پس از مصرف MDMA دچار ضایعات پوستی شبه آکنه (جوش) می‌شوند در معرض عوارض جانبی شدیدی مانند تخریب بافت کبد در صورت تداوم مصرف خواهند بود.

تحقیقات اخیر نشان داده اند که استفاده از MDMA به موجب تخریب دائمی بخشهایی از مغز که مرتبط با تفکر و حافظه می‌باشند خواهد‌ شد. MDMA دارای ساختار و اثراتی مشابه متامفتامین می‌باشد که نشان داده شده موجب تخریب نورونهای حاوی دوپامین می‌شود تخریب اینگونه سلولها موجب مشکلات حرکتی مشابه پارکینسون خواهد شد.

▪ قرص‌های اکستازی دارای ناخالصیهای فراوان و مواد خطرناک همچون ترکیبات آمفتامین ، LSD ،‌ فنیل پروپانول آمین و ... است ، این ناخالصیها باعث توهم زایی در مصرف کنندگان می‌شود. مصرف این قرص‌ها سبب ایجاد بیماریهای قلبی، کلیوی و ریوی شده و قطع یکباره آن پس از استفاده طولانی مدت عوارضی همچون افسردگی شدید، ضعف حافظه و علائم شبیه سرماخوردگی را به همراه می‌آورد. این دارو معادل مواد اعتیاد آور کوکائین،‌ هروئین و مورفین است.

▪ همچنین، قرصهای اکستازی سبب افزایش انرژی شده و مصرف هر نوبت آنها می‌تواند باعث مصرف ذخیره سروتونین مغز شود، بنابراین به دلیل اینکه جهت ذخیره مجدد این هورمون حدود ۱۵ روز به طول می‌انجامد افراد در این مدت دچار افسردگی حاد می‌شوند. شرایط بدنی هر شخصی متفاوت با دیگری است . در نتیجه عوارضی که در بدن اشخاص مختلف در اثر صرف این مواد ایجاد می‌گردد ، متفاوت از عوارض شخص دیگر است.

▪ در مدت زمان اثر آن، سر شخص (مصرف کننده ) به صورت غیر ارادی تکان می‌خورد.

▪ بعد از اتمام اثر آن ، بدن را لرزشی فرا می‌گیرد و فرد ناخودآگاه شروع به لرزیدن می‌کند.

▪ تشنج

▪ اقدام به خودکشی یا دیگر کشی

▪ مرگ. (مرگ در اثر واکنش بدن نسبت به این مواد و عدم قبول آن ، یا مرگ در اثر حوادثی که به خاطر از دست دادن موقت توانایی ذهن و به عبارتی در حالت توهم بودن برای شخص رخ می‌دهد.

▪ احساس عطش شدید

▪ خستگی مفرط

▪ گرفتگی رگ گردن و پشت

▪ هیجان زیاد

▪ خواب مفرط

▪ دیابت

▪ صرع

▪ آسم

● چرا بعد از مصرف قرص‌های شادی‌آور احساس توهم و از خودبی‌خود شدن بروز می‌کند؟

مواد روان گردان ( یا به اصطلاح رایج شده ، شادی آور) تاثیر مستقیم بر روی سلولهای مغز دارند. بدین صورت که باعث افزایش حجم سلولهای مغزی می‌شوند. سلولهای مغزی که هر کدام فایلی از اطلاعات گوناگون هستند، در اثر افزاش حجم به هم نزدیک و نزدیکتر شده و باهم تماس پیدا می‌کنند. در نتیجه این رویداد ، اطلاعات هرکدام از این سلولها با اطلاعات سلولهای دیگر ادغام شده و موجب بروز مشکل ادراکی برای شخص مصرف کننده می‌گردد.

به عنوان مثال، سلولی که حاوی اطلاعات راجع به یک لیوان آب است با سلولی که حاوی اطلاعات راجع‌ به دریاست مخلوط شده ، در نتیجه شخص یک لیوان آب را ، دریا تصور کرده و می‌خواهد شیرجه رفته و در آن شنا کند. یا یک آدم چاق را سیبی تصور کرده می‌خواهد با چاقویی آن را قارچ قارچ کرده و بخورد.

اثرات وعوارض قرص شادی بخش Ecstasy

صرف مواد مخدر از راههای متداول نظیر كشیدن تریاك و مصرف هروئین در سالهای گذشته اكنون به مصرف قرص های وارداتی یا دست ساز خطرناكتری به نام اكستیسی تبدیل شده است.

قرص هایی كه مصرف آنها با نام قرص شادی بخش - قرص X -قرص اكسی - قرص E پارتی و ...در بین جوانان متداول شده است كه رنگی شبیه اسمارتیز وطرح و نشانهای مختلف از جمله صلیب - لنگر - طرح پرندگان - دولفین و...دارد كه فرد پس از مصرف آنها دچار حالتی می شود كه به آن سفر می گویند سفری كه زاییده توهمات ذهنی است

 

اكستیستی یااكستیسی چیست؟

اكستیستی یكی از مشتقات آمفتامین است در ابتدا در آلمان به عنوان ضد اشتها وسپس تنظیم كننده خلق و خوی معرفی گردید ولی تا كنون هیچ گونه كاربردی برای آن به عنوان دارو مورد پذیرش مجامع علمی قرار نگرفته است اكستیسی اغلب به شكل قرص كپسول پودر و گاهی تزریقی مورداستفاده قرار میگیرد پزشكان معتقدند كه یكی از علل اشتیاق به مصرف این قرص تاثیر آن بر حافظه حسی است. واقعیت این است كه با تقویت حافظه یك حس ارتباط برقرار میشود وبدون وجود عوامل بیرونی تحریك میگردد . از قرار معلوم مصرف آن توسط جوانان موجب تخلیه انرژی فراوان میشود و مصرف كنندگان مدعی بدست آوردن احساسات مثبت از قبیل احساس داشتن انرژی فراوان همدلی و همدردی با دیگران كاهش اضطراب ودر عوض كسب آرامش و عالی به نظر رسیدن همه چیز هایی كه در اطراف می گذرد هستند.نیاز به خوردن و خوابیدن نیز كاهش پیدا می كند . اثر آن ۲۰ دقیقه تا یك ساعت پس از مصرف آغاز می شودو۴ تا ۶ ساعت طول می كشد.

تاثیر عمده اكستیسی افزایش آزادسازی سروتونین از پایانه عصبی پیش سیناپسی و ممانعت از بازجذب آن -تخلیه سروتونین مغز -مهار آنزیم مونو آمین اكسیداز و در نتیجه ممانعت از كاتابولیسم سروتونین و در نهایت كاهش غیر مستقیم اثر دوپامین است

اكستیسی در اولین بار مصرف عوارض ماندگار و دراز مدت بر جای می گذارد . ابتدا حالت سرخوشی موقت به مصرف كننده دست می دهد و شخص راغب می شود برای حفظ این حالت مقدار مصرف را افزایش دهد.

عوارض جانبی

عوارض جانبی كه ممكن است بسرعت ایجاد شود عبارتند از :گیجی و اختلال حواس- اختلال در خواب -اضطراب وتشویش -قفل شدن دندانها - تاری دید- آكنه شبیه بثوران پوستی-عطش- بالا رفتن دمای بدن- آسیب مغزی - افسردگی - اعتیاد - بدگمانی- توهم- لرز و تعریق- آسیب كبدی و رفتار تهاجمی كه با ادامه مصرف تشدید می شود.مصرف نكردن آب همراه قرص میتواند بدن را با خطر كم آبی وتشنج روبه رو كند. علایم بد گمانی در طول مدت مصرف آن دارو و حتی گاهی هفته ها پس از مصرف آن وجود دارد. حركات سریع چشم - غش و تلاش برای به دست آوردن دارو - گوشه گیری فرد از خانواده و دوستان -مشكلات عاطفی-ترس -ضعف و سستی نیز غالبا دیده می شود.

سمیت

مسمومیت ناشی از اكستیسی به صورت كوتا مدت و بلند مدت و عمدتا در ارتباط با اختلالات روانی ظاهر می شود.حقیقت این است كه اثرات سمی این دارو بسیار پیچیده است .

علایم مشخص مسمومیت عبارتند از:گشاد شدن مردمك چشم -آشفتگی - بیقراری -تهییج-توهم- بی اختیاری- تپش قلب - پرفشاری خون -افسردگی و مرگ در اثر نارساریی قلبی یا گرمازدگی شدید و ناراحتی های بنفسی .اكستیسی سبب از بین رفتن سلولهای تولید كننده سروتونین كه در تنظیم خواب و قعالیت جنسی وحساسیت به درد نقش مستقیمی ایفا می كنند در مغز می شود.گاهی آسیب سلول های تولید كننده دوپامین نیز دیده شده است.افرادی كه به صورت تنفنی از آن مصرف می كنند نیز همانند مصرف كنندگان دایمی در معرض آسیب های پایدار مغزی قرار دارند و گفته می شود عوارض آن در زنان بیشتر است .نكته دیگر مصرف قرص های اكستیسی اعتیاد ویران كننده به آن است زیرا به تدریج باعث وابستگی روانی به آن می شود بطوری كه معتاد به راحتی نمی تواند آن را ترك كند و این در حالی است كه جوانان و خانواده های از عوارض این ماده شیمیایی تازه وارد اطلاع دقیقی ندارند. در پایان باید بدانیم كه اگر چه این ماده مخدر نیست و مصرف آن وابستگی جسمانی به بار نمی آورد ولی چون از دسته داروهای روان گردان است موجب تحمل در فرد می گردد.و فرد مجبور است مقدار آن را برای رسیدن به حالت سرخوشی اولیه مرتب افزایش دهد تولید این قرص در تمام كشورها غیر قانونی است و مخفیانه صورت می گیرد در حقیقت در لیست مواد قاچاق قرار دارد

انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم


زنجان، کوچمشکی، روبروی دانشگاه پیام نور، دفتر خدمات کامپیوتری و اینترنتی دنیز

"هدف ما کیفیت و جلب رضایت شماست"

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما